۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

بازداشتگاه قمر وزارت

اين بازداشتگاه که در خيابان دبستان محدوده بين رسالت و سيد خندان واقع شده است و نزديک وزارت دفاع و در کوچه پشتي بيمارستان قمر بني هاشم است، تحت مديريت وزارت اطلاعات قرار دارد و اداره مي شود. از اين بازداشتگاه توسط درب کوچکي که در انتهاي کوچه واقع شده است استفاده مي شود که هيچ نام و نشاني بر روي آن حک نشده است.اين بازداشتگاه 2 طبقه مي باشد و داراي حياط و 4 اتاق مصاحبه و بازجويي و 8 سلول انفرادي که 6 سلول در طبقه بالا و 2 سلول در طبقه هم کف مي باشد که تمام سلولها در طبقه بالا و پائين به گونه اي طراحي شده که همه دور يک محيط دايره اي قرار گرفته اند..
اين مکان براي بازجوئيها وتحقيقات مقدماتي کارشناسان و بازجوهاي وزارت اطلاعات به دور از تنش و در تير رس قرار گرفتن است که اکثرا پرونده هاي خاص فعالان و مبارزان سياسي را به همراه متهمانش رسيدگي مي کنند و اکثرا افراد منتقل شده به اين بازداشتگاه مدت زمان زيادي را در آن سپري نمي کنند و از امکانات محدودي نسبت به بازداشتگاههاي رسمي برخوردارند و همان قوانين هفته اي 1 الي 2 بار استحمام و 3 تا 5 نوبت استفاده از دستشوئي پيروي مي کنند و متهمين در آن ثبت و يا اعلام بعهده گيري نمي شوند و با فضاي خارج ارتباط متهمين قطع است و تمام مراحل تحقيقات و بازجويي با چشم بند سپري مي شود و اعطاء هر امتيازي به غير از ملاقات که شديدا بهره مندي از آن ناممکن است در اختيار کارشناس پرونده مي باشد که تمام خواسته هاي متهم در قبال نوع عملکرد و بازجويي ها تعيين و اجابت مي شود که در اين بين به هيچ عنوان آدرس محل نگهداري متهمين بازداشتگاه قمر در اختيار خانواده ها قرار نمي گيرد و حتي اگر اطلاعاتي در مورد نگهداري و يا بازداشت فرد توسط مامورين وزارت اطلاعات به بستگان بازداشتي ارائه شود اما محل بازداشتگاههايي مثل قمر در اختيار هيچ کس قرار نمي گيرد.

منبع: فرستند محفوظ است

66 سپاه پاسداران

اين بازداشتگاه خاص متعلق به سپاه پاسداران که به 66 سپاه معروف است در اتوبان افسريه محدوده بلوار هجرت پشت پادگان علامه طباطبائي قرار دارد و داراي سلولهاي انفرادي متعدد و حتي بند عمومي است و در آن متهمين مختص سپاه پاسداران که مرتکب جرم شده اند و يا متهم هستند را نگهداري مي کنند. در همين بازداشتگاه بود مدت زماني مصطفي کاظمي و مهرداد عاليخاني نگهداري مي شدند و آيت الله ميلاني رهبر مذهبي گروه مهدويت نيز در آن فوت نمودند !
اين بازداشتگاه داراي اکيپ هاي عملياتي زبده و کارآمدي در جهت پيگيري اتهامات و جرائم امنيتي در بين نيروهاي سپاه است که بازجوها و کارشناسان آن با اختيارات نامحدود در مورد متهمين بازداشتي عمل مي کنند و از نظر فيزيکي و نوع رفتار و نوع متهمين و ضعيت ويژه اي بر اين بازداشتگاه حاکم است و فشارها و تهديدات کمتري نسبت به بازداشتي ها اعمال مي شود و نوعي بازداشتگاه در جهت ايجاد سازش و بهره برداري و بازيافت در مورد متهمين را دارد که نه کشتن متهمين آن جايز است و نه دور انداختنشان. پس در اين بازداشتگاه کارهاي تخصصي در امور بازجويي و نوع برخورد با متهمين انجام مي شود و بنا به دانسته ها امکانات محدودي و در حد کفايتي کمي کمتر از زندان در آن در نظر گرفته شده و تا حدودي با نظر موافق کارشناسان و بازجوها متهمين مي توانند با نظارت کامل از تلفن و ملاقات بهرهمند باشند و گويا تعدادي از متهمين قتلهاي زنجيره اي که احتمال سوءقصد به جانشان را در ساير زندانها و بازداشتگاهها مي دادند بي سرو صدا در اين بازداشتگاه نگهداري مي شوند. گنجايش اين مجموعه کمتر از 150 نفر است که البته به مانند تمام بازداشتگاههاي خاص که در حال توسعه هستند اين بازداشتگاه نيز در حال توسعه و افزودن به ظرفيت و امکانات خود است. از مقوله شکنجه و بر خوردهاي غير فني با توجه به نوع متهمين در اين بازداشتگاه کمتر استفاده مي شود.

منبع: فرستند محفوظ است

بازداشتگاه سئول معروف به ابوغريب

اين بازداشتگاه در تهران مابين افرادي که درآن نگهداري شده اند و به زندانها منتقل و يا آزاد شده اند به بازداشتگاه ابوغريب معروف شده و تحت اختيار حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي اداره مي شود و در خيابان سئول و داخل شهرک مسکوني فاطميه واقع شده که لابه لاي واحدهاي مسکوني گم و استتار گرديده و چند بلوک و زير زمين از اين مجتمع مسکوني به عنوان بازداشتگاه در اختيار آنهاست.
در اين بازداشتگاه اکثرا جرائم خاص واقع شده در بين نيروهاي انتظامي را رسيدگي مي کنند و متهمين را در جهت تکميل پرونده و بازجويي و اعمال شکنجه هاي خاص در آن نگهداري مي کنند که البته به غير از مجموع متهمين نيروي انتظامي در طي عمليات ارتقاء امنيت اجتماعي تعدادي از متهمين اين عمليات را براي دست و پا شکستن و شکنجه دادن و اقرار گرفتن به اين بازداشتگاه انتقال دادند که اکثر آنها را در کمتر از 1 هفته از آنجا به کمپ- سوله- کهريزک انتقال دادند.
تمام سلولهاي اين بازداشتگاه بدون استثناء انفرادي مي باشد و فني ترين و وحشتناکترين بازجوئيها چه از متهمين نظامي نيروي انتظامي و يا افراد خاص بازداشتي در آن توسط حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي تا حد دست و پا شکستن و مرگ انجام مي شود.
همانگونه که اکثر نهادهاي نظامي بازداشتگاههاي خاص و مخفي خود را براي اعمال شکنجه دارند و در آنها هيچگونه محدوديتي در نوع برخورد با متهمين بازداشتي نيست اين بازداشتگاه نيز مرکز جولان نيروهاي حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي است که در آن نه متهم بازداشتي ماهيتا ثبت و درج و بعهده گيري مي شود و نه کسي در مورد جان و مال و خانواده و نقض حقوق آنان نگران است و تنها نگراني در بازداشتگاه ابوغريب اين است که کارشناسان و بازجوها نتوانند هر آنچه که مي خواهند به عنوان سند و مدرک و اقرار صريح از متهم تحت بازداشت بگيرند و اينکه نتوانسته باشند متهم بازداشتي را به حد اعلا شکنجه نمايند و رعب و وحشت در دل او ايجاد کنند.

منبع: فرستند محفوظ است

بازداشتگاه عشرت آباد

اين بازداشتگاه نيز در داخل قرارگاه مبارزه با مواد مخدر عشرت آباد واقع شده که گنجايش آن چيزي حدود 250 الي 350 نفر است. داراي 3 سالن مي باشد که در هر سالن 15 ع انفرادي به ابعاد 5/1-2 متر وجود دارد که در هر انفرادي به زور 5 نفر نگهداري مي شوند.متهمين بازداشتي ريز و درشت مرتبط با مواد مخدر سرتاسر تهران را به اين بازداشتگاه منتقل مي کنند. در قسمت درب ورودي تمام وسايل افراد را تحويل و در کيسه هاي انفرادي برزنتي قرار مي دهند. متهمين براي اينکه بتوانند پول خرج کنند اجازه بردن تمام پول خود را به بازداشتگاه دارند.
ميانگين مدت اقامت افراد تا زمان انتقال به دادگاه و يا زندان 3 الي 7 روز است البته در موارد خاصي متهمين جرم سنگين و قدرتمند را براي شناسايي رابطينشان و تحت شکنجه و بازجويي قرار دادن ماهها نيز مي توانند نگه دارند. بازداشتگاه و تشکيلات عشرت آباد زير نظر اداره مبارزه با مواد مخدر نيروي انتظامي است که يکي از مشهورترين مکانها براي بازجوييهاي فني از متهمين مواد مخدر است. شدت عمل و ضرب وشتم در مورد اينگونه متهمين که با مواد مخدر سر و کار دارند در اکثر نهادهاي انتظامي بسيار ضعيف و به ندرت است و اکثرا با آنها برخورد فيزيکي خاص و بسيار شديدي مثل اداره آگاهي و اطلاعات انجام نمي شود ولي بازداشتگاه مرکزي مواد مخدر عشرت آباد تنها جاييست که تا مرحله شکستن دست و پا و فک و دنده هاي متهمين پيش مي روند و مجاز به بهره مندي از اجازه همه نوع شکنجه تا سر حد مرگ، در مورد متهمين مواد مخدري است.از بهداشت وملحفه و غذا براي بازداشتيها خبري نيست مگر پس مانده ها و ضايعات غذاي سربازان و کارکنان اداره مبارزه با مواد مخدر که به صورت فله اي پخش و توزيع مي شود.
مقوله استحمام و حمام به طور مطلق در اين بازداشتگاه وجود ندارد. حتي اگر فرد بازداشتي ماهها در آنجا باشد و گال بگيرد و يا شپش از سر و کول آن بالا برود. در انفراديها چيزي به نام نور و پنجره و تهويه وجود ندارد.در روز فقط 3 بار اجازه استفاده از دستشويي وجود دارد و درها هميشه بسته است و بازداشتي ها به صورت کتابي کنار هم مي خوابند.
سالهاست که شستن و تعويض موکت و پتوهاي سلولها به فراموشي سپرده شده و اکثرا به استفراغ معتادان و ادرار و مدفوع آناني که خود را نمي توانند نگه دارند آلوده است. سربازان هر نخ سيگار را به بازداشتي ها ما بين 5 الي 10 هزار تومان مي فروشند. از بهداري و دارو و امکانات پزشکي خبري نيست مگر اينکه فرد در حال مرگ باشد که اين واقعه در بازداشتگاه مواد مخدر بسيار رخ مي دهد که فرد بر اثر تشنج هاي پي در پي و عدم رسيدگي و اعزام به بيمارستان دچار ايست قلبي و مرگ مي شود که در نهايت با صورت جلسه هاي ساختگي و نبود شاهد در امر عدم رسيدگي به موقع به وضعيت متهم و بازداشتي متوفي، پرونده بي سرو صدا به نفع متوليان بازداشتگاه و اداره مبارزه با مواد مخدر بسته مي شود.
البته در مواردي نيز پرونده بازداشتي فوت شده اي را که بر اثر ضرب و شتم و خفگي در زير دست و پاي مامورين بازجويي جان داده با پرونده سازي عدم رسيدن مواد مخدر و يا سنگ کوب و ايست قلبي با صورت جلسه هاي ساختگي بدون هيچگونه اعتراضي مي بندند و دست هاي پنهان هميشه حامي جنايات آشکار و پنهان آنهاست که اين حمايت هاي ضد انساني و ناقض حقوق بشر چنان اختياراتي به متوليان بازداشتگاهها مي دهد که هر آنچه مي خواهند در دخمه ها انجام دهند و صداي کسي به جايي نمي رسد که يکي از اين مجموعه ها بازداشتگاه تحت اختيار نيروي انتظامي، اداره و بازداشتگاه مبارزه با مواد مخدر عشرت آباد است.
شايد به راحتي بتوان گفت که هيچ مرجع انتظامي و نظامي و امنيتي به اندازه اداره مبارزه با مواد مخدر با قشر دختران و زنان بازداشتي سروکار نداشته باشد که بنا به گفته ها و شنيده ها مدعيات مامورين و شاهدين مرتبط با اين بازداشتگاه همه گونه اذيت و آزار و تعرض و نقض حقوق شهروندي و برخورد ناشايست و تحقير آميز توام با سوء استفاده از اين زنان و دختران بازداشتي در حريم بازداشتگاه انجام مي شود که البته در موارد نادر زنان و دختراني که به آنان تجاوز نمي شود بايد گفت نوع برخورد و تفتيشها و بازجوئيهاي پشت دربهاي بسته از طريق مامورين مرد و ضرب و شتم آنها از جهت اخذ اقرار و اعتراف در مورد اتهاماتشان و يا اتهامات مردان منتسب به آنان مثل پدر و برادر و يا همسر دست کمي از تجاوز و تعرض و اذيت و آزار در پرتو قانون ندارد و مامورين بازداشتگاه عشرت آباد چون يقين دارند که قشر متهمين بازداشتي در اين مجموعه آنقدر آسيب پذير هستند که کسي به فرياد آنها نمي رسند پس در مورد چه متهم زن و چه متهم مرد هر انچه که ناقض حقوق بشر و ضد انساني است را در مورد آنها بدون ترس و واهمه اعمال مي کنند. خصوصا پرونده سازي و تجاوز به نواميس بازداشتي مردم در سلولها که اکثرا دسته جمعي اتفاق مي افتد و خيلي ها در جريان هستند و پاي ثابت اين تجاوزات اند و اجازه افشاء و برخورد با آنرا نمي دهند و از عاملين اين جنايتها و تجاوزات به صورت مستقيم و يا غير مستقيم حمايت مي کنند.

منبع: فرستند محفوظ است

بازداشتگاه نبوت

بازداشتگاه نبوت واقع در خيابان سهروردي مي باشد و اداره آن مشترکا در اختيار وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است که بر خلاف اکثر بازداشتگاههاي امنيتي که در زير زمينها واقع شده اند اين بازداشتگاه با دارا بودن راه ارتباطي مستقل و بدون مزاحمت در بالاي يک مجتمع تجاري و به حالت استتار شده اي قرار دارد که حالت يک خانه امن و بازداشتگاه فوق سري را دارد که داراي گنجايش بسيار کمي مي باشد و بازداشتي هاي خاص به آنجا منتقل مي شوند که بنا به شرايط جائز نيست به مکانهاي معلوم و شناخته شده منتقل شوند.
مي توان گفت علي رغم نظارت وزارت اطلاعات بر اين بازداشتگاه ولي عموميت نيروهاي عملياتي و اجرايي و بازجويي را نيروهاي حفاظت و اطلاعات سپاه پاسداران انجام مي دهند.البته از اين مکان به عنوان بازداشتگاه و مکان امن موقت براي برخي بازجويي ها و بازداشت ها و يا نقطه کور در بين بازداشتگاه از نظر رخنه و نشت اطلاعاتي محسوب مي شود.کل چنين مجموعه کوچکي از چند انفرادي و يک اتاق بازجويي تجاوز نمي کند و افرادي در حد انگشت شمار در آن نگهداري مي شوند که پس از تحقيقات و بازجوئي هاي محرمانه به مراکز امن اصلي در بازداشتگاه هاي بزرگتر منتقل مي شوند.در اين مکان از ثبت رايانه اي و نقل و انتقال اطلاعات در مورد شخص بازداشتي و ملاقات و يا ارجاع به مرجع قضايي خبري نيست و اکثر متهمين آنرا متهمين جرائم امنيتي و سياسي سپاه پاسداران تشکيل مي دهند.

منبع: فرستند محفوظ است

بازداشتگاه مخوف 59 سپاه

اين بازداشتگاه در زير زمين هاي پادگان عشرت آباد واقع شده است.. اين بازداشتگاه آنقدر مخوف و فاقد امکانات و قرنطينه شده است که فقط افراد شاغل و داراي اختيارات و مدارج عاليرتبه در امور آن دخالت کرده و اجازه بازديد از آنجا را دارند. در موردي خاص حتي رئيس دادگستري کل استان تهران "عليزاده" در سال 84 آنرا در ليست بازداشتگاه هاي امنيتي فوق سري قرار داد که حتي به خود او اجازه بازديد از اين بازداشتگاه را نداده بودند.
اين بازداشتگاه تحت اختيار حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران اداره مي شود و تمام جرائم خاص رخ داده از جمله اتهامات امنيتي و جاسوسي واقع شده در سپاه پاسداران در آن رسيدگي و تکميل پرونده مي شود.
امکانات ملاقات به صورت تعريف شده و آئين نامه اي براي متهمين بازداشتي وجود ندارد. تمام سلولهاي متهمين انفرادي است و چند اتاق عمومي زير 10 نفر نيز در اين بازداشتگاه وجود دارد. در آنجا از بهداشت و غذا و نور کافي و مطلوب خبري نيست .از اميتاز تماس تلفني نيز خبري نيست، مگر در حضور بازجو و کارشناس پرونده و با اجازه آنها. اين بازداشتگاه به مانند ساير بازداشتگاههاي امنيتي با سيستم تعريف شده خود با متهمين برخورد مي کند که برخورد شديد و خشن و عدم مراعات حقوق انساني و نگه داشتن در بي خبري مطلق يکي از کوچکترين انواع برخوردهاست. در اين مجموعه که البته با امکانات ويژه اي که در بخش بازجويي و شکنجه و انفراديهاي خاص دارد گنجايش حدود 300 نفر را داراست.
مي توان گفت بازداشتگاه 59 سپاه يکي از سري ترين و مهمترين بازداشتگاههاي جرائم امنيتي و جاسوسي سرتاسر کشور است که حتي در مواردي بازداشتي هاي آن تا مدتها بدون کوچکترين اطلاعي در آن نگهداري و شکنجه و بازجويي و يا حتي معدوم مي شوند که همه اين اعمال تحت نظارت مستقيم نهاد اطلاعات سپاه پاسداران ساماندهي و انجام مي شود. در اين بازداشتگاه نيز اعلام آمار رسمي افراد و اسامي آنان مرسوم نيست و همه چيز و همه کس از متهم تا مامور بازداشتگاه با شماره گذاري فراخوانده مي شوند و همه جا و همه لحظه متهم با چشم بند تردد مي کند و مطلقا تا زمان آزادي و يا انتقال کسي را نمي بيند و کسي هم جز بازجو و بازرسين بازداشتگاه به سراغش نمي آيند.

منبع: فرستند محفوظ است

اپراتور سوم موبایل : شرکت روسی مگافون

به گزارش Press TV و تهران تایمز اپراتور سوم موبایل کشور به شرکت مگافن روسی واگزار شده است. این در حالی است که این شرکت با وجود رکود مالی جهانی دچار مشکل است. همچنین نکته قابل توجه آن است که این شرکت تنها یک ماه قبل از انتخابات (۳ می) دفتر خود را در تهران گشوده است...

هرچه باتون زدی خوردم ...

هرچه باتون زدی خوردم. الان دیگر نباید زنده باشم. یک نگاهی بکن, ببین اگر هنوز دارم نفس می کشم یک چاقو فرو کن توی حلقم. آن گنده اش را بردار. در عوض به خواهرم کاری نداشته باش. می بوسمت هم وطن
 

دو رکعت تجاوز جنسی میکنم قربت الی الله (ملا حسنی)

اگرچه تجاوز جنسی به زندانیان و بازداشت شدگان موضوع تازه‌ای نیست ولی اینکه از آن بعنوان خرد کردن شخصیت زندانی و اعتراف گیری استفاده شود و تبدیل به یک شیوه و راهکار مقابله با مخالفین گردد واقعا یک مصیبت است. من همیشه این نکته را گفته‌ام که قتل و جرم و جنایت در همه جا هست و ممکن است از هر آدم عادی و معمولی سر بزند ولی تاریخ گواه آن است که قتل و جرم و جنایتی که به نام مذهب و برای خشنودی خدا صورت میگیرد بسیار هولناکتر و وحشیانه‌تر است. این است که در نامه آقای کروبی به این نکته اشاره شده که به زندانیان چه مرد و چه زن٬ بصورت جمعی آنچنان تچاوز میشود بطوریکه پارگی اندام تحتانی آنها را در پی داشته است. فکر نکنید آن موجودات انسان‌نمایی که مرتکب چنین جنایت‌هایی میشوند از کره مریخ آمده‌اند و یا مثلا اعضای حزب‌الله لبنان و حماس و یا سربازان روسی هستند که اینچنین وحشیانه با هموطنان ما رفتار میکنند. خیر اینها همان برادران پاسدار خودمان هستند. همان‌هایی که یک من ریش دارند و شبهای جمعه دعای کمیل‌شان ترک نمیشود و روزهای جمعه در دعای ندبه آنچنان در فراغ «آقا» گریه میکنند که صورتشان از شدت اشک خیس میشود. اینها همان کسانی هستند که موقع مواجهه با یک خانم بدحجاب که مثلا روسری‌اش کمی از حد استاندارد عقب‌تر رفته فورا سرشان را به زیر می‌اندازند و استغفرالله و اتوبو الیه میگویند. کسانی مرتکب این تجاوز شده‌اند که در ماه رمضان روزه میگیرند و در شبهای احیا به درگاه خدا ضجه میزنند. البته نمی‌خواهم بگویم هرکس روزه بگیرد حتما دست به چنین جنایاتی میزند . نه منظورم این است که آنگاه که مذهب و شرع و رضای خدا و نماینده خدا پشت یک جنایت قرار میگیرد٬ شدت جنایت هولناکتر و وحشیانه‌تر است. اینها از شگفتی تاریخ و اعجاز تداخل دین در سیاست و قدرت است. بدون شک بزرگان و رهبران این جنایت پیشه‌ها به آنها چراغ سبز میدهند که اگرچه زنا و لواط و قتل از گناهان کبیره اند ولی آنجا که پای حفظ نظام اسلام و ولایت فقیه به میان می‌آید همه این کارها بر شما حلال و بلکه واجب هم میشود. لابد به اینها گفته‌اند: بگیرید این فلان فلان شده‌ها را چنان ترتیب شان را بدهید که از خجالت نتوانند از خانه‌هایشان بیرون بیایند و دیگر هوس تظاهرات و اعتراض به مقام شامخ ولایت را نکنند. حسابی بزنید٬ بکنید٬ بکشید تا نظام پایدار بماند

برگرفته از: ملا حسنی

از بعثی ها بدتر بر ایران حکومت می کنند

نامه کروبی خطاب به هاشمی را همه ما خواندیم و بر خود لرزیدیم. قبل تر هم خبرهایی شنیده بودیم اما مدام به خودمان دروغ میگفتیم که حقیقت ندارد. از قبول حقیقتی به این دردناکی واهمه داشتیم. روی سخنم با برادران رزمنده ای است که در جنگ بودند و در جنگ اسیر شدند. آیا در هنگامی که در زندان های عراق در اختیار بعثی ها بودید مورد تجاوز قرار گرفتید؟ از تو خواهشی دارم برادر رزمنده میخواهم پیامم را به با غیرت ترین و ناموس پرست ترین شهدای جنگ برسانی و بگوی که از بعثی ها بدتر  بر ایران حکومت میکنند. میخواهم به او بگویی که به فرزندان این خاک تجاوز میکنند و انان کسی نیستند مگر افرادی که سنگ خون آن شهیدان را به سینه میزنند. میخواهم به شهیدان پیغام دهی     کاش بعثی ها به تهران رسیده بودند و ان هنگام وقتی چنین خبری را میشنیدم تکلیف خودرا بهتر میدانستیم. ناموس مردم را دزدیدند و شکنجه کردند و تجاوز کردند و کشتند و در اخر جنازه اش را سوزاندند. روی بعثی ها سفید شد. از تمام مسئولین نظام که سابقه اسارت دارند میپرسم. آیا در اسارت بعثی ها به شما تجاوز کردند که اینک با مردم کشور خود چنین میکنید؟

غلامحسن الهام : من اولین وزیر زن ایران هستم(طنز)

به دنبال افزایش حضور اولین وزیر زن در کابینه ی دولت دهم ،غلامحسین الهام اعلام کرد که وی اولین وزیر زن جمهوری اسلامی است. وی با اعلام این مدعا، افزود: سالهاست که این ننگ را تحمل می‌کند و اکنون که اولین وزیر زن بودن افتخار شده است ، همه او را نادیده می‌گیرند. الهام، وزیر دادگستری و هزاران شغل دیگر در ادامه صحبت هایش اعلام نمود وی قادر است ظرف 5 دقیقه قورمه سبزی جا بیندازد یا آش رشته درست کند به چه خوشمزگی ! وی افزود: اصلن بخاطر دست‌پخت خوب و کدبانو بودن اوست که فاطمه رجبی با وی ازدواج کرده است و خاطر نشان کرد تمامی احکام شغل هائی که محمود احمدی نژاد به وی صادر کرده است ، بر سر سفره غذا بوده که خود نشانگر رضایت تمام و کمال رئیس جمهور از آشپزی وی است . وی نام خانوادگی خود را دلیلی دیگر بر این مدعا دانست و آرزو کرد به عنوان دختر شایسته سال انتخاب شود و از همه مادران و دختران خواست که وی را به عنوان الگوی خود برگزینند . در پایان جلسه، غلامحسین الهام از همسرش فاطمه رجبی تشکر کرد و گفت : فاطمه هیچ وقت دست روی من بلند نکرده است، به خدا!

هاشمی خطیب نماز جمعه این هفته نیست!

خبرگزاري فالس نیوز : حجت الاسلام و المسلمين سيد رضا تقوي گفت: آيت‌الله هاشمي رفسنجاني براي جلوگيري از هر گونه سوء استفاده‌هاي سياسي و غير قابل قبول از جايگاه نماز جمعه ، خطيب جمعه اين هفته تهران نيست.

متاسفانه بی بی سی هم تایید کرد...

ولی چهارشنبه بازار سره جاشه بازارو از دست ندیم...

ایران ؛ پیش به سوی زیمباوه اسلامی!

تاج‌زاده در دانشگاه شهید بهشتی، قبل از انتخابات: قرار بود ایران «ژاپن اسلامی» شود، اکنون در مسیر «کره شمالی اسلامی» شدن قرار داریم و اگر احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شود، «زیمباوه اسلامی» می‌شویم.

آيا “احمدي نژاد” مبتلا به اختلال شخصيت است؟

خلاصه:
 اختلالات‌ شخصيت اختلالات‌ شخصيت‌ گروهي‌ از حالات‌ رواني است‌ كه‌ بيماري‌ نیست، بلكه‌ خود را در شيوه‌هاي‌ رفتاري‌ نشان می دهد. خصوصيات‌ اين‌ اختلالات‌ عبارتند از
الگوهاي‌ رفتاري‌ نسبتاً ثابت‌، انعطاف‌ناپذير و ناسازگار كه‌ به‌ بروز مشكلاتي‌ در رابطه با ديگربرقراري ارتباط‌ با ديگران‌ و مشكلات‌ شغلي‌ و قانوني‌ منجر مي‌گردد. مشکل اساسي در اين گونه اختلالات اين است که مبتلایان،‌ تصور مي‌كنند كه‌ الگوهاي‌ رفتاريشان‌ طبيعي‌ و صحيح‌ است‌. لذا هرگز بدنبال حل مشکل خود و در مان نيستند. براساس این معیارها، نیمرخ شخصیتی احمدی نژاد به اختلال شخصیت بسیار نزدیک است. لذا ابتدا سه نشانه عمده اختلال شخصیت که در احمدی نژاد بوضوح قابل مشاهده است را مورد بحث قرار داده و مصداقهایی از رفتار و گفتارهای او برای استناد معیارها ارائه می کنم.
 

 

تنفيذ حکم رياست جمهوري و در پیش بودن مراسم تحلیف و تشکیل دولت و با توجه به آنچه از سوی افرادی همچون آقاي شمس الواعظين در موردوضعيت رواني و عقلي احمدي نژاد مطرح شد، انگيزه اي شد براي پرداختن عميق‌تر به اين مسئله از ديدگاه علم روانشناسي و طرح اين پرسش مهم، که هر روز به ذهن ميليونها ايراني و غير ايراني خطور مي کند که آيا اصولا فردي که براي بالاترين پست اجرايي يک کشور هفتاد ميليوني مورد تنفيذ قرار مي گيرد از حد اقل معيارهاي جايگاه شغلي خود، يعني سلامت روان برخوردار است؟ براي پاسخ به اين سوال لازم است از معيارهاي تشخيص استاندارد روانشناسي مدد جست. براساس این معیارها، نیمرخ شخصیتی احمدی نژاد به اختلال شخصیت بسیار نزدیک است. لذا ابتدا سه نشانه عمده اختلال شخصیت که در احمدی نژاد بوضوح قابل مشاهده است را مورد بحث قرار داده و مصداقهایی از رفتار و گفتارهای او برای استناد معیارها ارائه می کنم. اختلالات‌ شخصيت اختلالات‌ شخصيت‌ گروهي‌ از حالات‌ رواني است‌ كه‌ بيماري‌ نیست، بلكه‌ خود را در شيوه‌هاي‌ رفتاري‌ نشان می دهد. خصوصيات‌ اين‌ اختلالات‌ عبارتند از الگوهاي‌ رفتاري‌ نسبتاً ثابت‌، انعطاف‌ناپذير و ناسازگار كه‌ به‌ بروز مشكلاتي‌ در رابطه با ديگربرقراري ارتباط‌ با ديگران‌ و مشكلات‌ شغلي‌ و قانوني‌ منجر مي‌گردد. مشکل اساسي در اين گونه اختلالات اين است که مبتلایان،‌ تصور مي‌كنند كه‌ الگوهاي‌ رفتاريشان‌ طبيعي‌ و صحيح‌ است‌. لذا هرگز بدنبال حل مشکل خود و در مان نيستند.
 
1. اختلال شخصيت خود شيفته؛
 
خود شيفتگان با احساس عميق «اهميت خود ، خود بزرگ بيني و نوعي بي‌نظير بودن» اختلال شخصیتی خود را نشان می دهند. اين افراد خود را آدمهاي خاصي مي‌پندارند و انتظار دارند بطور خاصي نيز با آنها رفتارشود. تحمل انتقاد بر ايشان سخت است و در مقابل آن خشمگين شده، فرد مورد نظر را به ناداني ،
حماقت و عدم درک واقعيت» متهم مي‌کنند. خود را قوي، مشهور، داناترين و ... قلمداد کرده، انتظار اطاعت و پيروي دیگران را دارند. چون بزرگ بيني آنها در تضاد با واقعيت است ديگران نمي‌توانند خواسته‌هاي آنها را برآورده سازند. بنابراين روابط اجتماعي شان شکننده بوده و مسایل بین فردی، شغلی و فقدانهای زیادی ایجاد می کند که فرد مبتلا هیچ بینش و شناختی نسبت به آن ندارد. ملاکهاي تشخيص اختلال خود شيفته احساس نیاز شدید به تمجید و فقدان هم حسی، مهمترین شاخصه تشخیص خود شیفتگی خود بزرگ بینی است که در خیال و رفتار خود را نشان می دهد. این ویژگی از اوایل بزرگ سالی بروز پيدا مي کند و در زمینه های گوناگون وجود دارد. وجود پنج علامت از علائم زير براي تشخيص اين اختلال ضروري است:
 
1. احساس خود بزرگ بینی، مبنی بر مهم بودن خود و مبالغه کردن در معرفی خود، و نيزدستاوردها و استعدادهای خود است، این افراد بدون بدست آوردن موفقیت انتظار دارند که فردی برتر شناخته شوند.
 
2. اشتغال ذهني با تخيلات؛
 
3. اعتقاد به استثنایی و خاص بودن و باور به اینکه فقط افراد (یا نهادهای) استثنایی و خاص می توانند او را بفهمند و یا با او نشست و برخاست داشته باشند.
 
4. احساس، صاحب حق بودن يا شايستگي، يعني انتظارات غيرمنطقي براي مداراي خاص و مطلوب يا موافقت حتمي با توقعات خود را داشتن، که گاهي منجر به لجاجت و يک دندگي بيش از حد مي شود.
 
5. در روابط بين فردي استثمارگر بودن يعني براي رسيدن به اهداف خود از ديگران بهره‌کشي کردن فقدان حسّ همدلي و درک رنج ديگران و عدم
تمايل به شناخت .
 
6.همانند سازي با احساسات ديگران، حس حسادت به ديگران يا اعتقاد به مورد حسادت ديگران بودن.
 
7 . نگرش يا رفتارهاي خود خواهانه و پرنخوت8 آنچه به طور جدی باید مودر توجه قرار بگیرد اینکه، ارتقاي موقعيت اجتماعي افراد خودشيفته براي جامعه خطرناک است. آن‌ها اميال ناكام و عقده‌هاى حقارت خود را مى خواهند به نوعى جبران كنند.
اگر این اختلالات شخصیت در سطح خانواده باشد، مى خواهند خانواده‌اى را در جهت اميال خود بكشند و امكانات خانواده فقط در خدمت اهداف آن‌ها باشد. اما متأسفانه وقتى این افراد تجلى اجتماعى پيدا مى‌كنند، می خواهند جامعه را به دنبال اهداف و ايده‌هاى تخيلى خود بكشانند. مثلاً اين‌كه ما بايد قدرت مطلق باشيم و همه بايد سپاسگزار ما باشند. ما بهترين حكومت را داريم. باور به مطلق بودن يك ايده نارسيستيك بوده و به معني ناديده گرفتن توانايي‌هاى ديگران است، چرا كه مطلق بودن، در ذات خود نفى ديگران است. كارى كه يك نارسيسيسم مى‌كند، همين است؛ وقتى خودش كم مى‌آورد، شروع به بى‌اعتبار كردن ديگران مى‌كند تا خودش به بلندترين درجه برسد. گرچه اين شيوه در سطح زندگى فردى، مشكلاتى دارد. اما حضور خودشيفتگى در سطح جامعه آسيب‌هاى بيشترى را به همراه دارد.
 
عوارض اجتماعى خودشيفتگى در مسئولين:
 
اولين عارضه اجتماعى خودشيفتگى اين است كه به احساس برترى و محق بودن منجر
مى‌شود تا مقررات بين‌المللى رعايت نشود. در اين حالت فرد يا سيستم در اجراى قوانين خود را مستثنى دانسته و هميشه از موضع برتر، قانون‌شكنى‌هاى خود را توجيه كند و اين يك احساس خودشیفتگی است. این باور دراین افراد قوی است که فکر می کنند جایگاه ویژه ای دارند و دیگران باید در برابر انها پاسخگو باشند در حالیکه خود را در برابر دیگران پاسخگو نمی دانند. این افراد شعارهای بزرگ می دهند بدون اینکه در عمل کاری انجام دهند.
 
حضور نارسيستيك‌ها درپست هاي بالاي اجتماعي و مديريتي ، مى‌تواند مسير جامعه‌ را تغيير دهد. فردى كه خود را مطلق مى‌بيند و ديگرانی نيز وجود دارند که این روحیه را در این افراد تقویت می کنند، حاضر به پذیرش اشتباه نیستند. این محق دانستن تفکر خود، براى يك جامعه بسيار خطرناک است.
 
2. اختلال شخصيت ضد اجتماعي (آنتی سوشال)
 
شيوع اين اختلال در مردان بین 3 تا 7% است. گزارشها نشان مي‌دهد شيوع اين اختلال در جمعيت زنداني ممكن است تا75 درصد برسد. ملاك‌هاي تشخيصي اين اختلال بسيار زياد و البته پيچيده هستند. براي نمونه می توان به ناتواني براي سازگاري با موازين اجتماعي در ارتباط با رفتار فرد مبتلا اشاره کرد. رفتارهای فريبكاري، دروغگويي مكرر، استفاده از نامهاي غيرواقعي، دغل کاري - -تحريك پذيري و پرخاشگري، كه با نزاع و حملات فيزيكي و کلامي مكرر تظاهر مي‌كند -بي احتياطي نسبت به ايمني خود و ديگران
 
-عدم احساس مسئوليت مستمر، ناتواني مكرر براي حفظ رفتار شغلي با ثبات ياعدم احترام گذاردن به تعهدات مالي
 
-فقدان احساس پشيماني، كه با بي‌تفاوتي يا دليل تراشي نسبت به قتل، آزار، بدرفتاري يا دزديدن مال ديگران تظاهر مي‌كند.
 
-اين افراد ممكن است دچار خودشيفتگي، افسردگي يا سادومازوخيسم( آزاردهنده آزار طلب) نيز باشند.
 
-در اين گروه خشونت، سوء مصرف مواد، خودكشي، صدمات جسمي، مشكلات قانوني، و بسياري ديگر از بيماريهاي جسماني به وفور رويت مي‌شود. اختلالات افسردگی
- دروغگويي مکرر در نابساماني شخصيتي ضداجتماعي از مهم‌ترين معيارهاي تشخيصي در نابساماني شخصيتي ضداجتماعي، عدم صداقت مانند دروغگويي مکرر، استفاده از نام‌هاي جعلي و کلاهبرداري از ديگران است. شخصيت‌هاي ضداجتماعي که دايما فريبکاري و دروغگويي مي‌کنند، بخش عمده مجرمان و قانون‌شکنان را تشکيل مي‌دهند. اين نابه‌ساماني شخصيتي، اگرچه فقط 2 درصد از
بزرگسالان هر جامعه را مبتلا مي‌کند اما همان 2 درصد مي‌توانند مسوول دست‌کم 75 درصد جرايم و جنايات باشند. آنان به معيارهاي زندگي اجتماعي و قوانين آن تعهد و دلبستگي ندارند. انسان‌هاي ديگر را نه به عنوان هدف، بلکه فقط به عنوان ابزار و وسيله‌اي براي رسيدن به خواسته‌هاي فردي خودشان مي‌بينند و نسبت به انسان‌ها و جانوران، بي‌رحم و پرخاشگرند. در طيف شخصيت‌های ضداجتماعي، گروهي تحت عنوان «دروغگويان مرضي» قرار دارند که افرادي هستند خودخواه که ناسازگاري اجتماعي به صورت دروغگويي مفرط و گزاف و اغلب بي‌هدف و گاهي همراه با کلاهبرداري دارند. آنان در ظاهر، افرادي سليم‌الطبع، خوش‌مشرب، خوش‌بين و رقيق‌القلب به نظر مي‌رسند که تماس‌هاي اجتماعي برايشان آسان است. چرب‌زباني، رفتار مطمئن به خود، وقار عاريتي و ظاهر غلط‌ اندازي که ترتيب مي‌دهند، آنان را به سادگي به متقاعد کردن افراد ساده‌دل قادر مي‌کند. آنان آگاهي جزيي از هنر، ادبيات يا روش صحبت و اصطلاحات فني يک حرفه را که به نوعي شنيده‌اند به سود خود و براي تحقير قربانيان ساده‌دل خويش به کار مي‌برند. دروغگويان مرضي گهگاه به نقل داستان‌هاي پرماجرا درباره گذشته خود مي‌پردازند و آينده‌اي جذاب و شيرين را براي خويش با بي‌توجهي کامل به واقعيت ترسيم مي‌کنند.
 
3. اختلال شخصيت پارانوئيد
 
برجسته‌ترين ويژگي‌هاي اختلال شخصيت پارانوئيد عبارت است از بي‌اعتمادي و بدگماني فراگير و ديرين نسبت به ديگران، حساسيت زياد نسبت به بي‌اعتنايي و گرايش به وارسي کردن محيط براي يافتن و برداشت گزينشي نشانه‌هايي که افکار و نگرش‌هاي زيانمند را تاييد مي‌کنند. اين افراد اهل جرو بحث، خشک و عصبي‌اند، مسئوليت‌ احساسات خود را نپذيرفته‌ و آن را به ديگران نسبت مي‌دهند. به نظر مي‌رسد که آن‌ها آماده حمله کردن هستند. آن‌ها به اغراق کردن تمايل دارند، به اين‌که از کاه کوه بسازند و انگيزه‌هاي پنهان و معاني خاصي در رفتار غيرمغرضانه ديگران بيابند. تقريبا همه آن‌ها نگران نوعي آسيب‌ ديدن و مورد سوء استفاده قرار گرفتن از جانب ديگران هستند. مبتلايان به اين اختلال به کرات وفاداري و قابل اعتماد بودن دوستان و بستگان و همسر خود را مورد پرسش قرار مي‌دهند. داراي هوش خوب و حافظه عالي و جزئي نگر و دقيق هستند مداركي دال بر تخلف ديگران از قانون جمع آوري ميکنند. از ديگر نشانه هاي اين اختلال هذيانهاي گزند و آسيب و هذيان بزرگ منشي است. در بين کساني که ادعاي پيامبري مي کنند درصد زيادي مبتلا به اختلال شخصيت پارانوييد ديده مي شود. مصداقها: ادعاهايي مانند: " آزادي حقوق شهروندي موجود در کشورما درهيچ کجاي دنيا به اين اندازه نيست."(3) نظام جمهوري اسلامي ايران مترقي ترين نظام حکومتي درجهان است ."(4)" اين طور نيست که انقلاتي کرديم و حالا به نوبت حکومت کنيم مثل حکومت هاي ديگر, خير! اين انقلاب مي خواهد به حکومت جهاني برسد"(5)" از تمام دنيا براي حل مشکلاتشان با ما تماس مي گيرند و مي خواهند تا ما به وسيله دانشمندانمان مشکلات آن ها را حل
کنيم و اين مساله باعث شده است تا نظام هاي استکباري از اين امر عصباني با شند."(6) کينه و رفتارهاي انتقام جويانه بادگرانديشان به ويژه دگرانديشان سياسي و اقليتهای مذهبی. انتصاب مصطفي پورمحمدي به عنوان وزير کشور و محسني اژه أي به عنوان وزيراطلاعات, که گفته می شود هر دو از آمران و عاملان قتل عام زندانيان سياسي و عقيدتي وکشتار دگرانديشان هستند. تبليع وخواست" محو کشوراسراييل از روي کره زمين" . در کناراين"خود شيفتگي" و برتري طلبي مذهبي ,انکار وا قعيت " هولوکاست"، کشتار ميليون ها يهودي در خلال جنگ جهاني دوم، فروتنی دروغین، لات منشانه و الفقر الفخری نياز به ستايش دراحمدي نژاد درغالب يک از سويي , و خيال آفريني کاذب و"مذهبي" از سوي ديگرجلوه گري مي کند. سخنرانی و دیدارهای روان پریشانه ی ایشان در نیویورک و ادعاهایی همچون هاله نور نمونه هايي از حالت هاي روان پريشانه است. همچنين توهم دزديده شدن از ديگر علايم روان پريش اوست. قانون گريزي و پاسخ گو نبودن يکي از رفتارهای انکار ناپذيري است که نشانه بارز آن منحل نمودن سازمان برنامه ریزی و مدیریت است.، عدم رعايت قانون در گماشتن افراد باحداقل معيارهاي مناسب براي پست هاي مهم مانند گماشتن يک متقلب در پست حساس و مهم وزارت کشور و لجاجت در حمايت از او علي رغم خواست مردم و برخي بزرگان. داشتن افراد چند شغله در هيات دولت برخلاف نص صريح قانون و اصرار و پافشاري برآن از دیگر نشانه ها است. لجبازي هاي مکرر و سرسختانه براي اعمال نظر و سليقه خود علي رغم اشاره بزرگان و متخصصان به زيان بخش بودن اين تصميمات مانند تغيير ساعت رسمي و نيز تغيير ساعت کار بانکها، دروغهاي بيشمار مانند انکار ادعاي آوردن نفت بر سر سفره هاي مردم، انکار قضيه هاله نور، دروغ هاي بزرگ زمان تبليغات انتخاباتي، آمارسازي هاي دروغين در بزرگ جلوه دادن موفقيت دولت کنوني و ناموفقيت دولت هاي قبلي. مطلق خواندن درست بودن سياست هاي خود و غلط خواندن همه سياست ها و طرح ها و دستاوردهاي دولت هاي قبل از خود. فقدان حس پشيماني بعد از اثبات غلط بودن تصميمات و رفتارها، بي تفاوتي نسبت به رنجها و مشکلات مردم باحس بي تفاوتي و اظهار نظرهای تمسخرآميز و لوده معابانه با اين مشکلات، مانند وقتي که ادعا مي کند بياييد از محله ما خريد کنيد. رفتارهاي تکانشي مانند نا آرامي و قدم زدن در حین بر گزاري جلسات , تند خويي , پرخاشگري , فحاشي و فرياد زدن از سويي و ساکت و خجول و کم حرف بودن از سويي دیگر، شمه ای از این اختلالات است. توهم, هذيان گويي, پندار بافي و خودبزرگ بيني ارتباط ايشان با امام زمان که به تازگي به سطح ارتباط با خدا رسیده است. برای مثال در جایی می گوید در امریکا دانش آموزان امریکایی می گفتند اینجا نمی گذارند ما صدای شما را بشنویم. این دانش آموزان به من شماره تلفن هایشان را دادند و گفتند شما زنگ بزنید، ما صدایتان را پشت بلند گوی مدرسه می گذاریم تا همه بفهمند شما چه می گویید. در ادامه همان سفربه جزيره بالي وارد شديم….در اين ميان تعداد زیادی از دانشجویان هندو به دیدار ما آمدند. آنها فریاد می زدند احمدی نژاد ما عاشق تو هستیم. این وضعیت را ما یک ماه بعد در کشور چین هم داشتیم. و... نظر به اینکه تمام نشانه ها و مصادیق اختلال شخصیت در احمدی نژاد بارز است این پرسش ها مطرح می شود که تنفیذ کننده چنین فردی آیا سلامت روان دارد؟ حامیان و طرفداران او در دستگاههای نظامی و مدیریتی کشور چطور؟ آیا با حذف احمدی نژاد مشکل حل می شود؟ اصولا چه چيزي باعث شد که احمدي نزاد به اين مقام و مرحله برسد و بتواند ادامه دهد؟ اگر از ديدگاه سيستمي به مسئله نگاه کنيم، متوجه مي شويم که احمدي نژاد محصول يک نظام و سيستم بيمار است که اگر هم حذف شود مجدد توسط نظام باز توليد خواهد شد.
 ---------------------------------------------------------------------------
منابع: گويا نيوز , 3 4- پنجشنبه25 فروردين1384- سخنراني در مسجد ابوالفضل بوشهر - ارديتهشت 1384 5- انصار نيوز , دوشنبه , 30 خرداد 1384 6- سخنراني در ايلام و سيستان و بلوچستان, ايلنا , آذر ماه 138 - سايت بازتاب , آ ذ ر ماه 1384. و ر.ک به شهروند , شماره 750 11 آذر 1384 مسعود نقره کار2006

مشاور روانشناسی و عضو سابق هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

كريمي... پشت پرده چه خبر؟

کریمی: انصاری فرد فقط دروغ می گوید
روزی برمی گردم که این بی شهامت در پرسپولیس نباشد!
 

مصاحبه ای توفانی درباره جدايي علي كريمي از پرسپوليس ،حرف مي زند و دوباره به انصاری فرد حمله می کند...

ادامه!در منبع

شاهكاري ديگر از دولت دولت كودتا! (دولت مهرورز سابق!!)

رئیس یک بانک دولتی

 با 1001 میلیارد تومان تخلف به 84 ضربه شلاق محکوم شد!
 

معاون مبارزه با جرائم اقتصادی پلیس آگاهی ناجا از محاکمه فردی که هزار میلیارد تومانی تسهیلات بانکی غیر قانونی داده بود ، خبر داد. به گزارش خبرنگار مهر سرهنگ علی اکبر زمانی روز شنبه در جمع خبرنگاران گفت: رئیس یکی از بانکهای دولتی که 1000 میلیارد تومان تسهیلات بانکی غیرقانونی اعطا کرده و یک میلیارد تومان رشوه دریافت کرده بود محکوم به تحمل 84 ضربه شلاق شد.

برگرفته از:مهر

مشكل احمدي نژاد (ا.ن.) به حضرت امام به روايت سيد هادى خامنه اى

 سيد هادى خامنه اى:

در مناظره با موسوی اعتراض احمدی نژاد به امام(ره) بود

 
همه روزنامه‌ها بودند. حداقل شش روزنامه سراسرى کيهان، اطلاعات، جمهورى اسلامى ، صبح آزادگان، ابرار و رسالت را به خاطر مى‌آورم و البته روزنامه‌هاى محلى هم فعاليت مى‌کردند. تا پايان جنگ اين روزنامه‌ها فعاليت‌هاى خود را داشتند و پس از جنگ در سال 70-69 روزنامه جهان اسلام را منتشر کردم. روزنامه‌هاى ديگرى هم شروع به کار کردند. روزنامه جهان اسلام البته سال 73 و دوره آقاى هاشمى توقيف شد. سال 77 مجددا روزنامه حيات نو را منتشر کرديم که البته‌اين روزنامه هم دوره‌هاى مختلفى را گذرانده است

بازار رو درياب

 kabk22.blogfa.com------بـــــــــــــــــازار

 به نظرم خوبه که چهارشنبه رو جدی گرفت .

هر شخصی می تونه با یک لیست در دست روز چهارشنبه بره خرید مایحتاج عمومی رو تهيه كنه هم ارزون تر تموم ميشه هم براي آزادي كشورش قدمي برداشته.

به اميـــــــــــــــد آزادي

مطهری: باید عکس خاطیان کهریزک در روزنامه‌ها چاپ شود

نماینده‌ مردم تهران مجلس با اشاره به بیانیه فرمانده نیروی انتظامی درباره‌ خاطیان بازداشتگاه کهریزک گفت: «این بیانیه، تنها کفایت نمی‌کند و افراد خاطی باید با اسم و رسم، نام خانوادگی و حتی عکس از صداوسیما و روزنامه‌ها معرفی و محاکمه شوند». به گزارش گروه سیاسی آفتاب، علی مطهری روز یکشنبه درجمع خبرنگاران پارلمانی با بیان این مطلب تاکید کرد: «باید مجازات این خاطیان تعیین شود و بعد هم ترتیبی اتخاذ شود که مردم مطمئن شوند مجازات این افراد انجام می‌شود نه اینکه مثل حوادثی مثل زهرا کاظمی و زهرا بنی‌یعقوب معلوم نشود که آیا افراد خاطی مجازات شدند یا نشدند؟ بنابراین این مسئله باید کاملا شفاف باشد». عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس در پاسخ به خبرنگاری که از وی دربار وضعیت "ترانه موسوی" که در سایتهای غیر رسمی از وی به عنوان یکی از کشته شدگان حوادث اخیر نام برده می شود، گفت: «اطلاعاتم در این زمینه کافی نیست، اما شنیدم که پلیس امنیت اعلام کرده که خانمی به همین نام، عکس و چهره هم‌اکنون در هلند زندگی می‌کند، اما باید مسئله‌ این خانم هم کاملا روشن شود که چنین حادثه‌ای برای همین خانم اتفاق افتاده یا شخص دیگری بوده است». وی تاکید کرد: «در جاهایی که شبهه وجود دارد، باید کاملا توضیح دهند و حداقل وظیفه این است در جاهایی که سوال و یا شایعه‌ای مطرح می‌شود آن را کاملا شفاف توضیح دهند».

برگرفته از: نوروز

واکنش شدیداللحن مجتهد شبستری به برگزاری دادگاه‌های نمایشی اخیر

محمد مجتهد شبستری، روشنفکر دینی و اندیشمند برجسته ایرانی در یادداشتی کوتاه، ضمن ابراز تاسف از برگزاری دادگاه‌های فاقد اعتبار و متون مضحک کیفرخواست نوشت: « این دادگاه‌ها آن چنان صالح و عادل‌اند که برای جمهوری اسلامی ایران افتخار جاودان خواهند آفرید!!!». متن کامل این یادداشت که در سایت آینده منتشر شده است را در زیر می‌خوانید: نویسندگان کیفر خواست دادگاه مضحک، تلخ، تأسف بار و فاقد اعتبار دو روز قبل که با هدف جُرم‌سازی علیه عدّه‌ای از رجال سیاسی شریف این کشور تهیّه دیده در کنار آسمان و ریسمان بر هم بافتن‌های متعدد، از سفر یورگن هابرماس فیلسوف نامدار آلمانی به ایران نیز سخن به میان آورده‌اند و پای افرادی را به میان کشیده‌اند و چنین گفته‌اند: دعوت از هابرماس به ایران در سال 81 نیز با همین هدف (حاکم کردن سکولاریسم در ایران) صورت می‌پذیرد و در جلسه‌ای محرمانه در منزل آقای کدیور با حضور افرادی مانند حجّاریان و محمد مجتهد شبستری تشکیل شد به دقّت روند سکولاریزاسیون در ایران مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و راهکارهای جدید ارائه می‌شود...»[1]. در خبر فوق سه کذب محض وجود دارد. اوّلاً جلسه منزل دوست گرامی‌ام آقای کدیور بهیچوجه محرمانه نبود. آقای هابرماس اظهار علاقه کرده بود با پاره‌ای از نواندیشان دینی ایران دیدار و گفتگو کند و آقای کدیور هم محل این ملاقات را منزل خودشان قرار دادند. ثانیاً در آن جلسه ما به آقای هابرماس توضیح دادیم که ما هم به مدرنیته انتقاد داریم و هم به ایدئولوژی و عملکرد حکومت در ایران ولی نمی‌خواهیم فرهنگ غربی یکسره بر ایران مسلط گردد. من به ایشان گفتم کوشش من این است که با طرح مسائل هرمنوتیک قاعده‌مند فلسفی تفسیرهای بی‌ضابطه و سلیقه‌ای از متون نخستین دینی اسلامی کنار گذاشته شود و تفسیرهای این متون با روش‌های عقلانی قابل دفاع انجام گیرد و کثرت قرائت‌های ممکن به رسمیّت شناخته شود. موضوع آن جلسه بهیچوجه بررسی روند سکولاریزاسیون در ایران نبود. ثالثاً درباره هیچ راهکار جدیدی سخنی به میان نیامد و گفتگوئی صورت نگرفت.

برگرفته از: نوروز

بيانيه سازمان دانش‌آموختگان ايران:

مسئوليت جان زندانيان برعهده فرماندهان و گروگانگيران است

 دولت برآمده از کودتا غيرقانونی است نه ما
 

سازمان دانش آموختگان ايران (ادوارتحکيم وحدت) در واکنش به برگزاری دادگاه روز گذشته و حضور احمد زیدآبادی دبیرکل این سازمان در آن و همچنین انتشار اخبار نگران کننده در مورد وضعیت جسمی عبدالله مومنی سخنگوی این سازمان، بیانیه‌ای منتشر و در آن تاکید کرده‌ است «مسئوليت جان زندانيان برعهده فرماندهان و گروگانگيران است».
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

مجموعه تلويزيوني و نمايش مضحک «بيدادگاه کودتا» روز گذشته نيز از سوي کودتاچيان و متمردان از قانون در قوه قضاييه اجرا شد و تعداد ديگري از فعالان احزاب اصلاح طلب از جمله دبيرکل سازمان دانش آموختگان ايران، دکتر احمد زيدآبادي به اين جلسه آورده‌ شدند.

البته نقد حقوقي جلسه‌اي که بر آن نام دادگاه گذاشته اما در واقع چيزي نيست جز نمايش علني کينه‌توزي حاکمان مستبد و کودتاچيان نظامي عليه اراده ملت، امري عبث است. دادگاهي که در آن پرده از ماهيت ناقض حقوق بشر حاکميت کنار زده مي‌شود و در کيفرخواست قرائت شده رسما اعلام مي‌گردد که «افشاي موارد نقض حقوق بشر» يکي از شيوه‌هاي دشمنان آن بوده است.

در چنين دادگاهي که خود نماد بارز حکومت اسلحه و بي قانوني در کشور است به غيرقانوني بودن سازمان دانش آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت) اشاره رفته و شگفتا ادعايي که تا پيش از اين تنها در ستون‌‌هاي روزنامه کيهان تکرار مي‌شد علنا و در کمال وقاحت در کيفرخواست نيز مطرح مي‌شود بدون آنکه هيچ دادگاهي تاکنون حتي اتهامي را نسبت به اين سازمان مطرح کرده يا پرونده آن به واسطه تخلفي در کميسيون احزاب وزارت کشور مورد بررسي قرار گرفته باشد.

چنين اتهام و ادعايي البته براي ما نگران کننده نيست؛ هنگامي که محاکم دادگستري چشم بر اعمال مجرمانه قاتلان و کودتاگراني که خون ده‌ها شهروند بي‌گناه را به زمين ريخته‌اند بسته‌ و عوامل خود را براي اخلال در مراسم يادبود شهدا گسيل مي‌دارند و در مقابل، آموزش زبان‌هاي خارجي و تعبيه نرم‌افزارهاي ترجمه را جرمي نابخشودني مي‌دانند، ديگر چه جاي سخن گفتن از قانون و استدلال‌هاي حقوقي است.

در پاسخ به اتهام غيرقانوني بودن آيا بايد به اسناد موجود در وزارت کشور، پروانه فعاليت قانوني و ... استناد کنيم يا اينکه بجاست بار ديگر اين اعتقاد خود را در گوش‌هاي ناشنواي مدعيان عدالت و شجاعت فرياد کنيم که اين دولت برآمده از تقلب و کودتاست که «غيرقانوني» است، حتي اگر بخواهند خون‌هاي به ناحق ريخته را جوهر تاييد حکم انتصاب آن کنند.

امروز مساله ما پاسخ به ادعاي قانوني بودن يا نبودن سازمان ادوار تحکيم وحدت نيست، مساله اصلي نگراني از حيات و تماميت جسمي آقايان احمد زيدآبادي و عبدالله مومني دبيرکل و سخنگوي دربند اين سازمان در کنار ساير بازداشت‌شدگان است.

اعلام مي‌کنيم که به باور ما همچنان که در بيانيه پيشين نيز اشاره شد، اين زندانيان که خارج از بازداشت‌گاه‌ها و زندان‌هاي رسمي کشور و خارج از حوزه اقتدار قوه قضاييه، وزارت اطلاعات يا نيروي انتظامي در مکاني نامعلوم و در اختيار نيروهاي «سپاه پاسداران» مي‌باشند، در واقع گروگان‌هايي هستند که بيش از 50 روز از تاريخ ربوده‌شدن آنها مي‌گذرد و تماس‌هاي تلفني و قرارهاي ملاقات آنان نيز مطابق روال آدم‌ربايان بوده و جز ايجاد ترس و واهمه در خانواده‌ها و به رخ کشيدن قدرت پوشالي گروگانگيران هدف ديگري ندارد.

ما اينک نگران جسم نيمه‌جان عبدالله مومني هستيم که بر اساس مشاهدات همسرش در جريان ملاقاتي کوتاه با وي، به شدت نحيف شده و بر اثر شکنجه‌هاي جسمي و روحي توان ايستادن را نيز از دست داده است و تاکيد مي‌کنيم که تلاش مذبوحانه گروگانگيران براي اعتراف‌گيري از عبدالله مومني و عليه او از ساير بازداشت شدگان، پروژه‌اي از پيش شکست خورده است.

ما اينک نگران احمد زيدآبادي هستيم که بار ديگر جايزه محبوبيت و اعجاز قلم‌اش را در روز خبرنگار از سوي کينه توزاني که از سالها پيش در کمين اين قلم آزاده هستند، دريافت کرد.

تماشاي تصاوير دبيرکل دربند سازمان، در محکمه‌اي که او را به عنوان تماشاگر به آن آورده و البته در «رسانه‌هاي دروغ» عنوان متهم به او مي‌دهند، اين واقعيت را پيش روي جهانيان گذارد که در کارگاه‌هاي اعتراف‌گيري حاکميت و در خلوت سلولهاي انفرادي که عبارت سياه‌چاله توصيف مناسب‌تري براي آنهاست،‌ با چشمان نگران حقوق انسانها و منافع ملي ميهن چه مي‌رود.

سازمان دانش آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت) يکبار ديگر بر بي ارزش بودن اتهامات وارده و اعترافات منتشر شده تاکيد کرده و با صراحت اعلام مي‌دارد مسئوليت حفظ جان زندانيان مستقيما بر عهده فرماندهان اين گروگانگيري بوده و هشدار مي‌دهيم که مسئوليت جان زنداني امري نيست که بتوان مانند خون‌هاي ريخته شده مردم معترض در خيابان بر عهده خود آنان گذارد و بدون شک اعضاي اين سازمان در جهت احقاق حقوق و آزادي آقايان احمد زيدآبادي و عبدالله مومني از هيچ کوششي فروگذار نخواهند کرد.

سازمان دانش آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت)
18/5/88

یک شرکت تحریمی دیگر...

شرکت سازگار ارقام نماینده نوت بوک های ACER در ایران به علت تبلیغ در فارلس نیوز
اگر به نحوه تبلیغ غیر مستقیم این شرکت در بنیاد دروغپراکنی فارلس در قالب یک خبر در بخش تکنولوژی دقت کنید، متوجه رابطع عمیق این شرکت با این غول لجن پراکنی خواهید شد. پس از امروز این شرکت را نیز به لیست تحریمی ها اضافه می کنیم.

از بازار خبر رسید که...

یکی از دوستان طلافروش همین الان به من اطلاع داد که هیئت امنای بازار زرگران در واکنش به حضور معترضین در روز چهارشنبه پیشنهاد تعطیلی صنف طلافروشان را به دلیل امنیت این صنف به هیئت موتلفه بازار کتبا و با امضا تعداد زیادی از طلافروشان ارائه داده //پیروزی نزدیک است/ اندکی صبر سحر نزدیک است.

صحت این پست بر گردن دوستم که مشخصاتش محفوظه

تونل توحيد در تقاطع کلهر ريزش كرد

دقايقي '(۴۵) پيش بخشي از تونل توحيد در تقاطع بزرگراه نواب و خيابان كلهر ريزش كرد و يك موتور سوار به داخل حفره ايجاد شده سقوط كرد كه با تلاش مأموران آتش‌نشاني از حفره ايجاد شده خارج شد. با توجه به اينكه در لحظه ريزش چراغ راهنمايي تقاطع قرمز بوده است، خودرويي از تقاطع عبور نمي‌كرده است. كارگران حاضر در صحنه عنوان مي‌كنند كه يك بيل مكانيكي با راننده در تونل حضور داشته و احتمالا زير آوار مانده است.

جناب بهبهانی معلم ا.ن. جواب... چی نوشتم جواب از کسی می خوام که به خاطر مرگ مردم کشور نه خودش حتا! یه نماینده سر صحنه سقوط هواپیما نفرستاد!

من نوشتم!

بهبهانی: هواپیما به اون بزگی... با اون همه کشته... چند بار اومد پایین به چیزم حساب  نکرد حالا می خوای به خاطر یه موتور... با یه کشته(تا حالا مرگ گذارش نشده)... اونم یه بار به چیزم حساب کنم؟ تونل ب من چه... افغانیه گفت بلدم برین به اون بگید من که نگفتم

هرچی می کشیم از دست اسمشو نبره!

در کوی دانشگاه به نام رهبری چشم دانشجویان را کور کردند
روزنامه سرمایه: در کوی دانشگاه به نام
رهبری و حضرت زهرا(س) دانشجویان را کتک
زدند. ابراهیم کلانتری با اشاره به بیانات
مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه دل انسان از
حادثه کوی دانشگاه خون می شود، گفت:
«متاسفانه در حادثه کوی دانشگاه عده ای به
نام رهبری، اسلام و حضرت زهرا(س) دانشجویان
را که فرزندان این نظام هستند کتک زدند،
دست و پایشان را شکستند و حتی به چشم بعضی
از آنها لطمه وارد شد، این موارد به هیچ
قیمتی قابل قبول نیست و حتماً باید با
تعیین مکانیسمی، قانونی مشخص برای
جلوگیری از چنین رخدادهایی تعیین شود.»
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در
دانشگاه تهران، جریان کوی دانشگاه را
جریان بغرنجی عنوان و اظهار کرد: «خوابگاه
دانشجویان همچون خانه آنهاست که نباید هیچ
کسی وارد این حریم خصوصی شود. البته در این
بین سیاسیون نیز نباید خانه شخصی دانشجو
را به مرکز سیاسی جناحی و به عنوان سنگری
برای دفاع یا حمله تبدیل کنند. از سوی دیگر
نباید هیچ نهادی به راحتی وارد حریم خصوصی
دانشجویان شود اما متاسفانه در حوادث اخیر
کوی دانشگاه این اتفاق افتاد؛ دانشجویان
دستگیر شدند و کتک خوردند.» وی ادامه داد:
«در بررسی های حادثه کوی دانشگاه نباید
تنها به این بعد قضیه که چرا به کوی
دانشگاه حمله شد، نگریست بلکه باید به این
موضوع نیز پاسخ داده شود که چرا کوی
دانشگاه پاتوق عده ای از افرادی شد که نه
تنها به دنبال مسائل صنفی دانشجو و
دانشگاه نیستند بلکه به دنبال مسائل جناحی
و حزبی و افکار ویژه خود بودند از این رو در
بررسی حادثه کوی دانشگاه باید این دو بعد
قضیه را در کنار یکدیگر دید یعنی اینکه از
یک سو عده ای بدون دلیل داخل کوی شده و این
حریم امن دانشجویان را تخریب و آنها را
مضروب کردند و از سوی دیگر عده دیگر این
حریم امن را تبدیل به سنگر سیاسی خود کرده
بودند.»
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در
دانشگاه تهران به ارائه پیشنهاداتی در
زمینه قانونگذاری مدونی در حوادثی چون کوی
دانشگاه پرداخت و گفت: «یکی از این
پیشنهادات این است که نیروی رسمی انتظامی
در شرایط اضطرار ورود به کوی دانشگاه باید
با یونیفورم نظامی وارد شود و مهم تر از
آن، نیرویی مخصوص با فرهنگ و درک دانشگاهی
و آشنا با فضای دانشگاه و محیط دانشجویی
باشد. به عبارتی دیگر این نیروها بدانند که
دانشجو کیست و همان نیرویی که با اراذل و
اوباش برخورد می کند، با دانشجویان برخورد
نکند. دانشجو و دانشگاه را به دیده یک جمع
فرهنگی باسواد ببیند و در این قالب انجام
وظیفه کند؛ مطمئناً در این صورت حوادثی
این گونه رخ نمی دهد و جلوی این قضایا
گرفته می شود.»
کلانتری در رابطه با چگونگی برخورد با
متخلفان گفت: «کمیته دانشگاه تهران در
راستای شناسایی و معرفی متخلفان به مراجع
قضایی پیگیری های لازم را به صورت جدی
انجام می دهد و در مرحله بعد به مسوولان ذی
ربط فشار آورده تا با متخلفان برخورد شود
چرا که غیر از همه دستگاه های پیگیری کننده
این حادثه، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
در دانشگاه تهران و نهاد مرکز با اعتقاد بر
ریشه یابی این فتنه و برخورد با آن به صورت
جدی در این زمینه کار می کنند. البته
امیدواریم مسوولان ذی ربط به صورت جدی با
متخلفان برخورد کنند.»
کلانتری در رابطه با چگونگی احضار
دانشجویان به کمیته انضباطی در وقایع اخیر
گفت: «کمیته انضباطی کمیته داخلی دانشگاه
است که رویکردش مبتنی بر گذشت است از این
رو دانشجویان نباید ترسی از دعوت به کمیته
انضباطی و توضیح در رابطه با برخی مسائل
داشته باشند چرا که بسیاری از این دعوت ها
و توضیحات سابقه ای برای دانشجو لحاظ نمی
شود، مگر آنکه یک دانشجو خارج از چارچوب
های متعارف لطمات روحی و مادی وارد کرده
باشد که قطعاً با او برخورد می شود و این
همان چیزی است که قانون می گوید و همه آن را
می پسندند.»
وی در رابطه با نحوه برخورد با دانشجویان
شرکت کننده در تجمعات نیز گفت: «هیچ گاه
روند کمیته انضباطی اینگونه نبوده که با
همه افراد شرکت کننده در تجمعات برخورده
شده یا آنها به کمیته انضباطی احضار شوند؛
همواره با افرادی که به مدیریت این تجمعات
پرداخته و برخلاف قانون می خواستند فضا را
متشنج کنند، برخورد می شود و در صورت
شناسایی حکم برای آنها صادر می شود.»

تفاوت جهان پهلوان تختی با رضازاده

حسین رضا زاده کسی که به قول خودش می خواست جای جهان پهلوان تختی را برای ما ایرانی ها بگیره الان سوال من ازش اینه که در حال حاضر چقدر با تختی شدن فاصله داره؟؟؟
 جهان پهلوان تختی علاوه بر اینکه 3 مدال المپیک کسب کرد تونست خودش رو تو قلب مردم جاوداته کنه واقعا راز ماندگاری تختی چه بوده؟ راجع به این می خوام صحبت کنم که پهلوان شدن خیلی فرق داره با قهرمان شدن. صرفه اینکه تلویزیون دولتی یه کشور دیکتاتوری به یه نفر بگه پهلوان باعث پهلوون شدن اون بین مردم نمیشه. جهان پهلوان تختی بین حکومت و مردم مردم رو انتخاب کرد. وقتی از جهان پهلوان تختی خواسته میشه که ئر یک فیلم تبلیغاتی بازی کنه و تبلیغ تیغی رئ بکنه که شرکت سازنده تیغ برای حکومته تختی زیر بار این تبلیغ و اون پول هنگفتی که از این تبلیغ بهش می رسید و حمایت شاه نمیره. و در یک جمله می که من مردم ایران رو گول نمی زنم و من مردم رو با هیچ قدرتی عوض نمی کنم. ولی حسین رضا زاده دقیقا اون کاری رو که جهان پهلوان تختی انجام نداد رو انجام داد. اون با سو استفاده از اسم ابوالفضل مثل حکومت فاسد ایران از اعتقادات مردم سو استفاده کرد و برای خودش محبوبیت درست کرد و با پذیرفتن تبلیغات سبک مایه و با بالا بردن عکس مقام عظما... و شرکت در مراسم تنفیذی که با خون جوانان ملت برپا شده بود به همه مردم ایران جهان ثابت کرد که یک عروسک تبلیغاتی برای حکومت فاسد ایرانه. این تفاوت بین جهان پهلوان تختی و رضا زادست. تختی 50 سال اسمش مونده ولی رضا زاده اسمش به شیشه عمر این حکومت فاسد وصله شاید 6 ماه شاید 1 سال