۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه

تحليل سانفرانسيسکو کرونيکل از سخنان جديد موسوی ,حکومت یک فرقه ديکتاتور بر ايران


علی اکبردارينی
رهبر مخالفان ايران روز شنبه در شديدترين حمله به رهبران دينی کشور گفت، يک فرقه ديکتاتور به نام اسلام بر ايران حکومت می کند.
ميرحسين موسوی با درخواست مجوز برای حضور آزادنۀ طرفدارانش در خيابان ها، دولت را نيز به چالش کشيد. وی گفت اين اقدام باعث می شود قدرت واقعی مخالفان به نمايش گذاشته شود. آيت الله علی خامنه ای رهبر عالی ايران روز پنجشنبه مخالفان را متهم کرد که با نپذيرفتن نتايج انتخابات رياست جمهوری خرداد ماه گذشته، مشروعيت خود و حق مشارکت در صحنه سياسی کشور را از دسته داده اند.
سخنان خامنه ای از ممنوعيت مخالفان برای حضور در انتخابات آتی کشور حکايت دارد.
موسوی در مصاحبه با وب سايت خود، کلمه، گفت: "اين حاکميت يک فرقه و دزديدن مفهوم ايرانیت و حس ملی است. مردم ما به خوبی فرق میان دینداری رحمانی و قدرت طلبی در لباس دین را می فهمند... مردم ما نمی توانند اقدامات (ديکتاتوری) که به نام دين صورت می گيرد را تحمل کنند."
او گفت مخالفان قصد دارند با افزايش آگاهی و هوشياری مردم ايران، اصلاحات را پيش ببرند. موسوی گفت: "گسترش آگاهی ها، استراتژی اصلی جنبش است."
مخالفان محمود احمدی نژاد را متهم می کنند که با تقلب در انتخابات خردادماه پيروز شده و برنده واقعی کسی جز موسوی نبوده است. پس از انتخابات، موج بزرگی از اعتراضات به راه افتاد که با سرکوب خونين دولت مواجه شد. در جريان اين ناآرامی ها، 80 نفر از تظاهر کنندگان کشته شدند و صدها فعال حقوق بشر، خبرنگار و سياستمدار طرفدار اصلاحات دستگير شدند.
دولت که شمار کشته شدگان را 30 نفر اعلام کرده، رهبران مخالف را "عوامل غربی" خوانده است که در پی سرنگونی نظام حاکم بر کشور از طريق برپائی تظاهرات خيابانی هستند.
در همين حال، رهبران تندروی کشور بيش از 100 نفر را در دادگاه های نمايش که از ماه اوت آغاز شد، محاکمه کردند. يازده نفر به مرگ محکوم شدند و بيش از هشتاد نفر ديگر، با احکام زندان از شش ماه تا 15 سال روبرو شدند.
حاکميت ايران با اشاره به برخی از راهپيمائی های اخير طرفداران دولت، آن را نشانه ای از افول پشتيبانی عمومی از مخالفان تفسير کرده است.
اما موسوی با رد اين ادعا، دولت را متهم کرد که مردم را در 22 بهمن به کمک اتوبوس به تهران آورده است تا در سالگرد انقلاب اسلامی سال 57، جمعيت پرشماری را ايجاد کند.
او گفت: "اين يک راهپيمائی مهندسی شده بود... بيشترين اتوبوس ها و حتی قطارها برای جمع آوری جمعيت به کار گرفته شده بود." موسوی افزود برگزاری چنين راهپيمائی "هيچ افتخاری" ندارد و "شبیه همان ذهنیت استبدادی و رویه های پیش از انقلاب است."
او از رهبران دينی خواست به مخالفان اجازه حضور در راهپيمائی خيابانی و بدون خطر حمله نيروهای امنيتی را بدهند. وی گفت: "نحوه استقبال می تواند به حرف و حدیث ها درباره قدرت مخالفان پایان دهد."
موسوی در عين حال هشدار داد تعطيلی روزنامه ها و مسدود کردن وب سايت ها برای خاموش کردن صدای مخالفان کمکی به حاکميت نخواهد کرد. وی خواهان چاپ مجدد روزنامه خود شد.
دولت تندروی ايران ده ها روزنامه طرفدار اصلاحات، از جمله روزنامه کلمه سبز متعلق به موسوی را تعطيل کرده و صدها وب سايت اصلاح طلب را نيز مسدود کرده است. اين بخشی از تلاش های دولت برای مهار فعاليت های مخالفان بوده است.
موسوی گفت عليرغم تمامی تلاش های دولت برای کنترل مخالفان، سرکوب نمی تواند جلوی خواست مردم برای ايجاد تغيير را بگيرد.
موسوی گفت: "ده ها میلیون ایرانی که در این کشوربه سانسور، جلوگیری از آزادی ها و اقدامات سرکوبگرانه،... و رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان تغییرات هستند." وی خطاب به مسئولین گفت: "اقدامات سرکوبگرانه، شما را از يک راه حل منطقی دور خواهد کرد." 
--
کبک آگاه است
به امـــــ/\ـــــد آزادی

هفته نامه ايراندخت از سوى هيئت نظارت بر مطبوعات لغو امتياز شد


 
راديو فردا:
در نشريه ايرانداخت كه از يكسال پيش دوره جديد انتشار خود را با رويكرد سياسى، اجتماعى و فرهنگى آغاز كرده بود شمارى از روزنامه‌نگاران نشريات شرق، هم ميهن، شهروند امروز و اعتماد ملى فعاليت مى‌كردند
گزارش‌هاى رسيده از ايران حاكى است، يک هفته‌نامه نزديک به اصلاح‌طلبان كه مديرمسئول آن حسین کروبی، فرزند مهدى كروبى، بود روز دوشنبه از سوی هیئت نظارت لغو امتياز شده است.
بر اساس اين گزارش‌ها، امتياز هفته‌نامه ايرانداخت كه با سردبيرى محمد قوچانى منتشر مى‌شد در آستانه شماره ۵۰ دوره جديد خود لغو شده است. فاطمه كروبى، صاحب امتياز اين نشريه است.
يكى از اعضاى هيئت تحريريه ایراندخت به خبرگزارى مهر گفته است: در دوره جديد انتشار مجله تا كنون ۴۹ شماره منتشر شده بود و ما مشغول صفحه‌‌بندى مطالب پنجاهمين شماره آن بوديم كه اين اتفاق افتاد.
در حالى كه خبرگزارى مهر مى گويد هنوز مشخص نيست چه مرجعى نشريه ايرانداخت را لغو امتياز كرده است برخى از سايت‌هاى تندرو نزديک به دولت، هيئت نظارت بر مطبوعات را نهاد توقيف‌كننده اين هفته‌نامه معرفى كرده‌اند.
در نشريه ايرانداخت كه از يكسال پيش دوره جديد انتشار خود را با رويكرد سياسى، اجتماعى و فرهنگى آغاز كرده بود شمارى از روزنامه‌نگاران نشريات شرق، هم ميهن، شهروند امروز و اعتماد ملى فعاليت مى‌كردند.
اين نشریات در يكسال گذشته از سوى دولت محمود احمدى‌نژاد توقيف يا لغو امتياز شده بودند.
سايت كلمه، وابسته به ميرحسين موسوى، در گزارشى نوشته است: محمدعلى رامين در پيغامى براى فاطمه كروبى، صاحب امتياز اين نشريه، عنوان كرده است اگر ايراندخت با اين تيم روزنامه‌نگاران بخواهد به فعاليت خود ادامه دهد، لغو امتياز خواهد شد.
هفته‌نامه ايراندخت هفتم دى ماه گذشته از سوى نيروهاى امنيتى مورد حمله قرار قرار گرفت و كامپيوتر و دفتر آن بازرسى شد. به گزارش سايت نوروز، وابسته به جبهه مشاركت، مأموران پس از تفتيش دفتر نشريه ایراندخت تمامى كيس‌هاى كامپيوتر اين دفتر را ضبط و با خود بردند.
موج برخوردهاى تازه با مطبوعات در ايران از زمان روى كار آمدن محمدعلى رامين، معاونت مطبوعاتى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، در روز دهم آبان ماه شدت بيشترى گرفته است و در اين دوره بيش از ۱۰ نشريه توقيف شده و ده‌ها بار به نشريات تذكر و اخطار داده شده است.
همچنين به دنبال حوادث پس از انتخابات رياست جمهورى در ايران، ده‌ها روزنامه‌نگار از سوى دستگاه‌هاى قضايى و امنيتى بازداشت شده‌اند كه در حال حاضر حدود ۳۴ روزنامه‌نگار همچنان در زندان به سر مى‌برند.
توقيف نشريات در دولت محمود احمدى‌نژاد در حالى شدت گرفته است كه وى روز ۲۷ بهمن در يک كنفرانس خبرى به رسانه‌هاى داخلى و خارجى مدعى شد: در دولت نهم و دهم بيشترين مجوزها و كمترين لغو امتيازها براى مطبوعات اعمال شده است.
وى افزوده بود: آزادى مطبوعات در ايران در حد بسيار بالايى قرار دارد.
اين اظهارات در حالى بيان مى‌شود كه به گفته سازمان گزارشگران بدون مرز، رتبه ايران در زمينه آزادى مطبوعات در ميان ۱۷۵ كشور را ۱۷۲ اعلام كرده است.
--
کبک آگاه است
به امـــــ/\ـــــد آزادی

تاوان بهار را داده ايم! پس سبز مي شويم, بابک داد


  
بدترين چيز براي يك مسافر مترو، يافتن گم شده اي است در متروي كناري! همان قطاري كه مسيري مخالف را مي رود و دستت به آن نخواهد رسيد! اين بدترين اتفاق مكن است. ممكن است چيزي يا كسي را در آن قطار ببيني كه سالهاست دوست داشتي ببيني و بيابي. اما ديدنش فقط براي يك نظر است و دنبال كردنش ناممكن! خيلي بايد بدشانس باشي تا در متروي كناري، گم شده ات را ببيني. بدتر اينكه دلباخته اش هم بشوي! گاهي من گم شدگانم را در هيبت يك آدم يا يك عكس گذران، در متروي روبرويي ديده ام كه با سرعت از كنارم رد شده است. حيرت و افسوس، تنها بازمانده اين اتفاق است! و تو با اين بازمانده، مي تواني بزني به خيابان و زير باران راه بروي.
گاهي در متروهاي تندروي پاريس، چيزهايي ديده ام از همين گونه. يا كساني را ديده ام از همين دست. و بعد با خيال آنها نوشته ام، خوانده ام، راه رفته ام و گاهي در خودم غرق شده ام.
يكبار "ندا" را ديدم. در متروي روبروي، نشسته بود و كتاب مي خواند. يكبار "سهراب" را، از خريد شب والنتاين بر مي گشت. يكبار يك جوان سبز را ديدم كه انگشتانش را سبزرنگ كرده بود و از پشت شيشه به من نشان مي داد. يكبار "تو" را ديده ام! تويي كه نمي شناسمت اما دركت مي كنم. تويي كه سرزمين مني. سرزميني دربند و خزان زده. سرزميني كه در سوداي بهاري سبز، به سرخي خون آغشته شده است. اينها را در قطار روبرويي ديده ام. اما تا سر برگردانده و برگشته ام، مترو روبرويي رفته است. ديدن اينها ولي، چيزي را در من زنده كرده كه تا ساعتها با من باقي مانده است؛ يادي، حسي، غمي يا طراوتي را.
متروي روبرويي، فرصتي است كه ما همواره از دست مي دهيم. سرمايه اي است كه ما هميشه از دست مي دهيم. زمان نادري است كه غالبا" از كف اش مي دهيم. سال قبل همين روزها، لابد "سهراب" داشت با مادرش شوخي مي كرد كه براي شب عيد، سبزه ها را "سبزتر" بكارد! چون مهندس موسوي، نامزد سبزهاست. لابد "ندا" داشت باطراوت تر مي شد. لابد "كيانوش" داشت براي سفر به كرمانشاه بليط مي خريد تا مادرش را ببيند. شايد زمستان از تلاش ما خسته شده بود. به بهار راه داد تا فرا برسد، اما در كمين تابستان آن را كشت. پارسال كسي فكر چنين زمستان سياهي را نمي كرد كه در آن سهرابها و نداها و كيانوش ها در خاك خفته باشند. كسي فكرش را نمي كرد باز بايد براي آزادي، دربند شويم. كه باز بايد براي زندگي، بميريم. كه براي شادي، باز بايد غصه دار شويم.

--
کبک آگاه است
به امـــــ/\ـــــد آزادی