۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

چرا این همه وحشت از عده‌ای مطرب و رقاص؟

◦ ●  To read this Persian text correctly, set Encoding on Unicode(UTF-8)  ● ◦
سهرابستان / ۲۳ آذر  ۱۳۸۸

آقای محسن رضائی نیز همانند بسیاری از سیاسیون حاضر در صحنه، مورد مراجعه هیأت ویژه 3 نفره رهبری قرار گرفته و ظاهراً تهدیدات این هیأت در مورد ایشان مؤثر بوده است. این هیأت ویژه که از حدود دهم آذرماه کارش را آغاز نموده، بطور خصوصی و محرمانه، با بسیاری از افراد دیدار داشته و هشدار رهبری را به آنها منتقل نموده است. رهبری معتقد است که تحریم های سخت در راه است و این تحریمها به نارضایتی عمومی دامن زده و موجب گسترش اعتراضات گردیده و با به اوج رسیدن اعتراضات و رویگردانی مردم از حکومت و از دست رفتن حمایت ملت، دشمنان (آمریکا و اسرائیل) حمله نظامی بسیار شدیدی را بر علیه کشور انجام خواهند داد. بنظر خامنه ای شرایط این روزها دقیقاً همانند ماههای قبل از حمله ارتش عراق و شروع جنگ است و بنابراین سیاسیون باید روشن کنند که طرف حکومت هستند یا طرف دشمن. رهبری جواب روشن و قاطع و بدون تفسیر می خواهد و با اعلام شرایط اضطراری از سوی رهبر در روزهای آینده، همه کسانی که تبعیت کامل خود از رهبری را اعلام نکرده باشند، در هر مقام و منصب و لباسی که باشند، مورد برخورد قرار خواهند گرفت.
ظاهراً آنچه بعنوان آخرین راه نجات به ذهن بیمار رهبران جمهوری اسلامی رسیده است، قرار دادن کشور در معرض تحریمهای فلج کننده و اعلام وضعیت جنگی و تکمیل کودتای 22 خرداد و جاری نمودن یک حکومت نظامی کامل در کشور است، طرحی که در سال 1378 نیز پس از ناآرامیهای 18 تیر در تهران، توسط سرداران سپاه به خامنه ای داده شد ولی بدلیل شرایط خاص آن دوران، امکان اجرا نیافت. در آنزمان نیز فرماندهان سپاه خواسته بودند که برای یک دوره ده ساله، با اقتداء به الگوی حکومت نظامیان در ترکیه و پاکستان، اداره کشور و قدرت کامل، به سپاه سپرده شود تا سپاه بتواند انقلاب اسلامی را نجات داده و در مسیر صحیح قرار دهد.
گرچه اعلام حکومت نظامی در سال 78 اتفاق نیفتاد، ولی حرکت رهبر و سلسله اقدامات بعدی، همه در راستای اجرای چنین هدفی بود. سپاه بطور وسیعی در مدیریت کشور وارد شد و مهمترین پروژه های اقتصادی بطور مستقیم یا غیرمستقیم به سپاه واگذار گردید. اکنون بیش از 110 نماینده مجلس، اکثریت استانداران، سفیران سفارتخانه های مهم، رئیس جمهور کودتا و غالب وزیرانش، رئیس قوه مقننه، رئیس صدا و سیما، و بسیاری از رؤسای خبرگزاریها و سایر مدیران ارشد کشور سپاهی هستند. کودتای نظامیان بطور خزنده اجرا شده و فقط در آخرین مرحله خود، در تقلب فاحش انتخاباتی در 22 خرداد، با مانع جدی مخالفت مردم مواجه گردید.
اینکه رهبر برای تثبیت قدرت خود در داخل حکومت و نسبت به خودیها نیز روی به تهدید آورده باشد با توجه به شرایط موجود چندان عجیب نیست، ولی اینکه محسن رضایی بعنوان یک سردار، چنین از یک تهدید توخالی ترسیده و عقب نشینی نماید جای تعجب دارد. ایشان تحت تأثیر این فشارها، اقدام به نگارش نامه ای به رهبران جنبش سبز نموده و تلاش نموده تا با زرنگی، از محتوای هشدار هیأت ویژه رهبری پرده بردارد: «نا آرامی های پس از انتخابات زیان های جدی و هزینه های بزرگی بر ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی وارد کرده است. امروز ادامه این نا آرامی ها به مرز خطرناکی رسیده است. دشمنان ملت ایران ممکن است فکر کنند که در اثر تفرقه ها و اختلافات داخلی موجود ملت ایران ضعیف شده است و بخواهند که فشارهای جدیدی را به ایران وارد کنند. اخباری که از اردوگاه آنان می رسد حکایت از چنین خیال خامی دارد، هرچند که ملت ایران از تحریم جدید و حمله اسراییل باکی ندارد ولی بهتر است که دشمنان برای خود و ما دردسری درست نکنند.»
دبیر مجمع تشخیص مصلحت، در عین حال تلاش نموده تا استدلال کودکانه رهبری برای کوتاه آمدن رهبران معترضین را چنین فرموله کند: «هم اکنون که ندای پرهیز از تفرقه و حفظ آرامش و امنیت از سوی رهبر انقلاب اسلامی برای بار دیگر بلند شده است باید با لبیک گفتن به ایشان قدرت ملت خود را به رخ آنها بکشیم و ثابت کنیم که ما یکپارچه و منسجم هستیم. این کار، دشمنان ملت ایران را به مسیر عقلانیت و رفتارهای مناسب می کشاند، از دادن علائم غلط و امیدوارکننده به آنها جلوگیری می کند. یکی دیگر از ابتکارات، می تواند اعلان وفاداری از سوی همه فعالان سیاسی ایران از آقای موسوی، خاتمی و کروبی گرفته تا ناطق نوری، هاشمی و مهدوی کنی و تا سران سه قوه به صورت دسته جمعی به آرمان های امام و مقام معظم رهبری باشد که این هم می تواند در نماز جمعه این هفته و یا به هر شکلی که خود این آقایان قبول دارند صورت گیرد.»
رهبر توقع دارد تا با بزرگ کردن خطرات خارجی و با ترسانیدن مردم از حمله نظامی، آنها را وادار نماید تا همه چیز را فراموش نموده و از حق خود گذشت نمایند، در حالی که نگرانی و اعتراض مردم نیز بهمین دلیل است که با وجود یک دولت کودتایی و نالایق، هر گونه خطر خارجی تشدید خواهد شد. راه مقابله با خطرات خارجی، احترام گذاشتن به آرای مردم و سپردن کشور بدست افرادی دلسوز و توانا و منتخب ملت است.
محسن رضایی در انتهای پیامش نیز خواسته تا به سبک نظامیان، پیامی رمز به میرحسین و کروبی بدهد که البته قدری با ذائقه لُری ایشان در هم آمیخته و پیام رمز ایشان به این صورت درآمده است:«امروز صبح پیرمردی به من می گفت که شما به آقای موسوی و کروبی بگویید فرصت را از دست ندهند.» روح مقام رهبری که «امروز صبح» بصورت یک «پیرمرد» برای محسن رضائی حلول پیدا کرده، ظرف دو روز گذشته به اشکال مختلف و در قالب موجوداتی عجیب و غریب نظیر خسرو خوبان و شجونی و نوری همدانی و شریعتمداری و ذوالنور و شیخ یزدی و امثالهم ظهور نموده تا پلیدترین توهینها و تهدیدات را نثار منتظری و هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی و خاتمی و کروبی و میرحسین موسوی و صانعی و موسوی اردبیلی و موسوی خوئینی ها و دانشجویان و آحاد ملت ایران نمایند.
چرا باید آقایان اینقدر از فرا رسیدن محرم وحشت داشته باشند که چنین تلاش مذبوحانه ای را برای سرکوب مردم و تهدید و توهین انجام دهند؟ آیا رهبر در فردای روزی که در نماز جمعه 29 خرداد بر طبل جنگ بر علیه مرم کوبید پاسخ دندان شکن ملت ایران را متوجه نشد؟ آیا جواب 6 ماه تجاوز و شکنجه و زندان و باطوم پراکنی و کشتار مردم را در 16 آذر دریافت نکرد؟ آیا هنوز هم فکر می کند با تهدید و توهین می تواند به هدف خود برسد؟ آیا "مطرب و سلطنت طلب و توده ای و رقاص" خواندن مردم کوچه و خیابان علامت یک رهبر دارای عقل و اقتدار است؟ آیا اینکه وعده بدهد مخالفین بزودی نابود خواهند شد دلیل کافی برای خلع وی از مقام غصبی رهبری نیست؟



--
کبک آگاه است
به امیـــــ/\ـــــد آزادی


 

هیچ نظری موجود نیست: