ابوالفضل علمدار / خامنه ای رو بردار
ما اهل کوفه نیستیم / پشت یزید بایستیم
خامنه ای بدونه / بزودی سرنگونه
ابوالفضل علمدار / خامنه ای رو بردار
ما اهل کوفه نیستیم / پشت یزید بایستیم
خامنه ای بدونه / بزودی سرنگونه
حرکت تحسین برانگیز مردان، با پوششی زنانه در حمایت از مجیدتوکلی و همه’ زنان و دختران ایرانی
بنده به وجود چنین هموطنانی افتخار کرده و حمایت کامل خود را از حرکت شکل گرفته، اعلام می نمایم.
نشریه علمی نیچر (Nature) در گزارشی نوشته است که بررسی ها حاکی از موارد بیشتری از کپی برداری شماری از وزیران و مقامات ارشد دولت ایران از تحقیقات علمی دیگران و انتشار این مطالب به نام خود در مجله های علمی است.
این نشریه با یادآوری موارد قبلی سرقت علمی توسط مقامات ارشد دولتی ایران، از جمله مقالاتی که با مشارکت حمید بهبهانی، وزیر راه، و کامران دانشجو، وزیر علوم در کابینه محمود احمدی نژاد، می نویسد که آن موارد به طورگسترده در رسانه ها و وبلاگ های ایرانی انعکاس یافت و پژوهشگران در داخل و خارج این کشور خواستار رسیدگی به این موضوع و همچنین نظارت اخلاقی بیشتر بر نحوه انجام تحقیقات علمی شدند.
نیچر می نویسد که در مورد تخلف علمی آقای دانشجو، که در مقام معاون وزارت کشور نقشی اساسی را در پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات مناقشه برانگیز اخیر داشته، مجلس ایران تحقیقاتی را درباره چهار مقاله نوشته وی و همکارانش انجام داد اما عملا او را از اتهام سرقت علمی تبرئه کرد.
در عین حال، اتهام سرقت علمی توسط حمید بهبهانی، که استاد ناظر محمود احمدی نژاد در تهیه تز دکترای او در دانشگاه علم و صنعت هم بوده، مورد بررسی قرار نگرفته است و آقای بهبهانی این اتهام را به “حملات رسانهای” نسبت داده و آن را محکوم کرده است.
از جمله موارد جدید سرقت علمی که نیچر به آنها پرداخته، مقاله ای با موضوع مقاومت اسفالت به قلم حمید بهبهانی و حسن زیاری، معاون وزیر راه و ترابری است که اخیرا به دستور کامران دانشجو به سمت رئیس دانشگاه پیام نور در تهران منصوب شده است.
به نوشته نیچر، همکار دیگر آقای بهبهانی در تهیه این مقاله، که بخش های عمده ای از آن از مقاله چاپ سال ۲۰۰۵ گروهی از پژوهشگران پاکستانی برداشته شده، محمد خبیری نام دارد که دانشجوی مقطع دکترا در دانشگاه علم و صنعت بوده است.
نیچر می نویسد همچنین، دو مقاله دیگر چاپ ۲۰۰۸ مربوط به تقویت اسفالت جاده ای به قلم حمید بهبههانی، زیاری و یک دانشجوی دیگر دوره دکترا به نام شمس نوبخت، حاوی بخش هایی از مقالات سایر پژوهشگران بوده که پیشتر چاپ شده است.
علاوه بر آقایان بهبهانی، دانشجو و حسن زیاری، گزارش نشریه نیچر محمد علی کی نژاد، یکی از اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی و استاد دانشگاه صنعتی سهند تبریز را نیز متهم می کند که در مقاله ای که با همکاری فرد دیگری نوشته به طور کامل مطالبی را نسخه برداری کرده که در مقاله ای حاوی الگوی آلودگی محیط زیست درمجارستان آمده که در سال ۲۰۰۱ به یک نشست علمی ارائه شد.
نیچر می نویسد اگرچه آقای کی نژاد و همکارش در مقاله خود الگوی ارائه شده در مقاله مربوط به مجارستان را به عنوان ماخذ ذکر می کنند، اما مدعی می شوند که این الگو را با آمار گردآوری شده در مورد آلودگی مجتمع پتروشیمی شهر تبریز در سال ۲۰۰۷ سنجیده اند در حالیکه به گفته الیسون تاملین، یکی از کارشناسان الگوسازی محیط زیست در دانشگاه لیدز بریتانیا و از تهیه کنندگان مقاله مربوط به مجارستان، مقاله این دو نویسنده ایرانی حاوی نتیجه جدیدی نیست و “قطعا نسخه برداری” از مقاله اصلی است.
به نوشته نیچر، در مورد مقاله ای که علی رضا علی احمدی، وزیر سابق آموزش و پرورش در کابینه محمود احمدی نژاد، با همکاری فرد دیگری در سال ۲۰۰۶ منتشر کرده نیز تردیدهایی وجود دارد و به نظر می رسد که بخش هایی از این مقاله از سه مقاله علمی دیگر برداشت شده و به گفته میکا اویالا، از دانشگاه تامپره در فنلاند و مولف یکی از این مقالات، این موضوع نمی توانسته اتفا
همزمان، آکادمی ملی علوم آمریکا هم اعلام کرده است یک فصل کامل از یکی از مجموعه مقالات چاپ این مرکز را که حسن ظهور، دبیرآکادمی علوم جمهوری اسلامی تحت “عنوان تاثیر اخلاقی پیشبرد علوم” را نوشته بوده، حذف کرده است.
دلیل این اقدام کپی برداری آقای ظهور از یکی از مقالات دوگلاس الچین، استاد دانشگاه مینیاپولیس، بوده هر چند آقای ظهور گفته است که تنها مسئول تهیه پیش نویس مقاله خود بوده و بقیه آن را اعضای دفترش تکمیل کرده اند و در نظر دارد رسما از آقای الچین عذرخواهی کند.
نشریه نیچر، علاوه بر انتشار گزارش موارد جدید سرقت علمی، در سرمقاله ای جداگانه به بررسی عوامل محتمل در شیوع این پدیده در میان مقامات دولت ایران پرداخته است.
در این سرمقاله آمده است که اگرچه عوامل شیوع چنین عادتی را نمی توان به طور قطعی مشخص کرد، اما می توان احتمالاتی را در نظر گرفت از جمله اینکه ممکن است از مقامات دولتی انتظار رود دارای مدارج علمی ممتاز باشند و در نتیجه، افراد که از این لحاظ ضعیف تر هستند به سرقت علمی و حتی، مانند یکی از وزیران سابق کابینه، جعل مدارک علمی روی می آورند.
عامل دیگر، به نوشته نیچر، ممکن است ملاحظات سیاسی به جای شایسته سالاری در انتصابات و ترفیعات در مراکز دانشگاهی و پژوهشی باشد به خصوص اینکه پس از پاکسازی دانشگاه ها در پی انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ در ایران، بسیاری از پژوهشگران و استادان برجسته به دلیل نگرانی از گرایش های غربی آنان، پاکسازی شدند و به خارج رفتند.
این نشریه می نویسد که اگرچه در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، اقداماتی برای بازسازی علمی موسسات آموزش عالی در ایران به جریان افتاد، اما از زمان آغاز زمامداری محمود احمدی نژاد در سال ۲۰۰۵، شرایط به وخامت بیشتری گراییده و به خصوص در پی اعتراضات پس از انتخابات اخیر و فعالیت سیاسی در دانشگاه ها، مراکز علمی هدف دولت قرار گرفته اند.
از جمله تحولات اخیر در ایران اعلام تصمیم دولت به اسلامی کردن مواد درسی و استادان دانشگاه است که بسیاری از ناظران آن را حرف رمز تلاشی گسترده تر برای سرکوب بیشتر مراکز علمی دانسته اند.
در پایان این سرمقاله آمده است که کجروی معدودی از افراد در ایران نباید حیثیت و اعتبار اکثر محققان ایرانی در داخل و خارج از آن کشور را خدشه دار کند بلکه لازم است محققان ایرانی از حمایت همکاران خود در سراسر جهان بیش از پیش برخوردار شوند.
هنوزم عشق میهن در سرت هست؟
هوا بارانی است و فصل پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز
به سجده آمده ابری كه انگار / شده از داغ تابستانه سرریز
هوای مدرسه ، بوی الفبا / صدای زنگ اول محكم وتیز
جزای خنده های بی مجوز / و شادیها و تفریحات نا چیز
برای نوجوانی های ما بود / فرود خشم و تهمت های یكریز
رسیده اول مهر و درونم / پُر است ازلحظه های خاطرانگیز
كلاس درس خالی مانده از تو / من و گلهای پژمرده سر میز
هوا پاییزی و بارانی ام من / درون خشم خود زندانی ام من
چه فردای خوشی راخواب دیدیم !/ تمام نقشه ها بر آب دیدیم !
چه دورانی چه رویای عبوری !/ چه جستن ها به دنبال ظهوری !
من و تو نسل بی پرواز بودیم / اسیر پنجه های باز بودیم
همان بازی كه با تیغ سرانگشت / به پیش چشمهای من ترا كشت
تمام آرزوها را فنا کرد / دو دست دوستی امان را جدا کرد
تو جام شوكران را سر كشیدی / به ناگه از كنارم پر كشیدی
به دانه دانه اشك مادرانه / به آن اندیشه های جاودانه
به قطره قطره خون عشق سوگند / به سوز سینه های مانده در بند
دلم صد پاره شد بر خاك افتاد / به قلبم از غمت صد چاك افتاد
بگو، بگو آنجا كه رفتی شاد هستی ؟ / در آن سوی حیات آزاد هستی ؟
هوای نوجوانی خاطرت هست ؟ / هنوزم عشق میهن در سرت هست ؟
بگو آنجا كه رفتی هرزه ای نیست؟ / تبر، تقدیر سرو و سبزه ای نیست ؟
كسی دزد شعورت نیست آنجا ؟ / تجاوز به غرورت نیست آنجا ؟
خبر از گورهای بی نشان هست ؟ / صدای ضجه های مادران هست ؟
بخوان همدرد من، همنسل و همراه / بخوان شعر مرا با حسرت و آه
دوباره اول مهر است و پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز
من و میزی كه خالی مانده از تو / و گلهایی كه پژمرده سر میز
جمعی از زنان ، در شهر لندن نیز اول شنبه هر ماه ساعت دو تا سه بعد از ظهر روبروی پارلمان شهر لندن، با لباس سیاه و شمع به دست، جمع شده و همبستگی خود را اعلام میکنند.
با حضور خود حمایت خود را از مادران عزیزانمان در ایران نشان دهیم.
جمعی از زنان ایرانی شهر لندن /انگلستان
Date : Sat 12-Dec-09
Time: 14:00-15:00
Location: Parliament Square, Opposite the Westminster Parliament
Nearest Tube: Westminster(Jubilee/District and Circle Line)
نکته : این گروه در تدارک و اجرای این برنامه مسئولیتی نداشته و فقط مسئول اطلاع رسانی آن میباشد ، در هر صورت این گروه نیز حمایت کامل خود را از عزیزان داغدارمان در ایران اعلام میدارد و در آن راستا از این حرکت حمایت کرده و در صورت نیاز از هرگونه کمکی دریغ نخواهد کرد.
از شما عزیزان نیز تقاضامندیم با حضور خود حمایت خود را نشان دهید
ICTna.ir - دکتر مجید سلیمانی پور مدیرعامل و عضو هیئت مدیره شرکت توسعه اعتماد مبین، خریدار و مالک بلوک مدیریتی سهام شرکت مخابرات ایران روز گذشته درگذشت.
براساس اخبار رسیده به خبرنگار آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایستنا) صبح روز ۵شنبه ۱۹ آذرماه جسد بی جان همسر دکتر سلیمانی پور که ظاهرا بر اثر گازگرفتگی فوت کرده بود در منزل شخصی ایشان پیدا شد و پس از انتقال دکتر سلیمانی پور به بیمارستان ایشان نیز جان خود را از دست دادند.
براساس اطلاعات رسیده به خبرنگار ایستنا جسد ایشان و همسرشان جهت تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شده است.
دکتر مجید سلیمانی پور مدیرعامل و عضو هیئت مدیره شرکت توسعه اعتماد مبین بعنوان خریدار و مالک بلوک ۵۰درصد بعلاوه یک سهم شرکت مخابرات ایران و یکی از نامزدهای اصلی عضویت در هیئت مدیره شرکت مخابرات ایران بود.
خبرنامهی گویا / ۲۰ آذر ۱۳۸۸
بيانيهی مهم گروهی از فرماندهان و پرسنل ارتش:
اگر از راه تجاوز و تعدی به مردم بازنگردند، با واکنش جانبرکفان ارتش مواجه خواهندشد!
به نام يزدان پاک
"ارتش پناه ملت"
درسال های دفاع مقدس که دوشادوش برادران سپاه، از اين آب وخاک دفاع می کرديم، درواقع مشغول دفاع ازشرف وآبرو و حيثيت وجان و مال ملت ايران بوديم. ارزش کشورهم به دليل ارزش ملت ايران است. سلاح ارتشی وسپاهی بايد در راه خدمت به اين ملت به کارگرفته شده وجان آنان هم در راه مردم ايران فدا شود. در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت می کرديم هرگزگمان نمی برديم که ممکن است روزی گروهی ازسپاهی ها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگرسپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند.
ارتش خود را پناه ملت می داند و هيچ گاه به خواست سياستمداران برای سرکوب مردم تن در نداده است. به عهد خود برای عدم دخالت درسياست وفادار است اما نمی تواند در مقابل ظلم و تجاوز به هم وطنان خود نيز ساکت بنشيند. به همين دليل به آن دسته از تحميل شدگان به سپاه که دست تجاوز وتعدی به جان ومال وآبرو و ناموس ملت ايران درازکرده اند و بيش ازهمه به خون شهدای نيروهای مسلح کشور اعم از سپاهی و ارتشی خيانت کرده اند، شديدا اخطارمی کنيم که اگر از راه رفته بازنگردند، خود را با واکنش جان برکفان ارتش مواجه خواهند ديد. ارتش پناه ملت است و از ملت آرام وصلح دوست ايران در مقابل هر متجاوزی تا آخرين قطره خون خود دفاع خواهد کرد.
گروهی ازخلبانان وپرسنل هواپيمايی نيروی زمينی ارتش جمهوری اسلامی ايران ( هوانيروز)
جمعی ازفرماندهان وپرسنل گروه سی وسه توپخانه اصفهان
گروهی ازخلبانان وهمافران نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
دانشگاه شهيد ستاری نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل ستاد فرماندهی نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران(نهاجا)
جمعی ازپرسنل مرکزآموزش پشتيبانی نزاجا
جمعی ازاساتيد ومسئولين دانشگاه افسری امام علی(ع)
جمعی ازپرسنل ومسئولين ستاد فرماندهی کل ارتش
خودنویس / ۲۰ آذر ۱۳۸۸
با انتشار بیانیهای منسوب به جمعی از پرسنل ارتش در گویا نیوز، گمانه زنیها بر سر منبع احتمالی انتشار آن بالا گرفته است.
گویا نیوز بیانیهای را در بخش ویژهی خود منتشر کرده است که حاکی از اعلام جنگ ضمنی برخی از پرسنل ارتش به "تحمیل شدگان به" سپاه "در صورت ادامه ی تجاوز و تعدی" به مردم ایران دارد.
طی بیست و چهار ساعت گذشته آنهایی که اخبار گویا نیوز را دنبال می کردند با هیجان خاصی بیانیهی منسوب به جمعی از پرسنل ارتش را خواندند و از همان ابتدا این سوال برای شان پیش آمد که چه طرفی دست به انتشار چنین متنی زده است؟
"احتمال اول تهیه و تنظیم بیانیه به دست شخص فرماندهی کل قوا است به قصد:
۱- زمینهسازی برای تصفیهی ارتش از عناصر نامطلوب نظام. سناریوهای محتمل: کشف طرح کودتای نظامی، محاکمه صوری عوامل موساد و سیا در ارتش، و آماده کردن اذهان عمومی برای محاکمههای نظامی
۲- طرح سرکوب سنگینتر معترضان بوسیله ادوات نظامی. سناریوی محتمل: دخالت ارتش در تظاهرات خیابانی و کشته شدن مردم به دست ارتش
۳- طرح سرکوب سنگین تر معترضان بواسطه دخالت نیروهای نظامی روسیه.
اما در نگاه کلیتر اجرای چنین طرحی از لحاظ استراتژیک به سود نظام نیست زیرا چنین بیانیه ای گویای موارد زیر است:
۱- اعتراف به شکاف و اختلاف از بالاترین سطوح تا پائین ترین رده های نظامی ایران
۲- آماده شدن اذهان عمومی و لایه های ارتباطی و عملیاتی جنبش سبز برای یاری خواستن از ارتش در صورت قتل عام معترضان توسط سپاه
۳- اعلام ضمنی ناتوانی نظام در فرونشاندن اعتراضات مردمی و اعلان جنگ مستقیم به مردم ایران و برخی مراجع تقلید
اگر سرکوب برنامه ریزی شدهی شخص اول مملکت به نتیجه نرسد و سپاه نتواند از پس معترضان برآید. خطرات امنیتی و نظامی بسیاری کشور را تهدید خواهند کرد و عملا باید عمر نظام جمهوری اسلامی را تمام شده دانست. از دیگر سو بنا به معاهده تثبیت شده پس از پیروزی انقلاب امکان ورود نیروهای ارتش روسیه به مرزهای شمالی ایران در صورت احساس خطر از جانب آن کشور خطر دیگری است که تمامیت ارضی ایران را تهدید خواهد کرد."
این تحلیل را سرهنگ دوم ک. برای من می فرستد. از نظر او انتشار چنین بیانیهای از طرف کودتاچیان بلوف خطرناکی است که عواقب نهائی آن را نسنجیدهاند. به عقیده او ارتش به راحتی میتواند سپاه را منفعل کند و از پس تمهیدات به گفتهی او "فتوشاپی" سپاه و چماقدارانی که زنان و دختران را هدف گرفتهاند برآید. بر خلاف عقیدهی عامه دومین فرد قدرتمند نظامی در ایران سپاهی نیست. پس از خامنهای دومین فرمانده قدرتمند رئیس دانشگاه افسری ارتش است. ک. فرماندهانی را به خاطر می آورد که به دستور مستقیم شخص آقای خامنهای چه از سپاه و چه از ارتش در دو گروه جمع آوری شده و در آسمان ایران به بهانهی نقص فنی هواپیما کشته شدهاند.
"تا آن جایی که من اطلاع دارم به ایشان گفته بودند که به چه منظور باید سوار هواپیما بشوند... یکی به ارومیه رفته بود و از این ماموریت جان سالم به در برده بود. شبانه از شرش خلاص شدند."
پس بعید نیست که بیانیه را واقعا پرسنل ارتش امضا کرده باشند منتها این بار قبل از اعزام به ماموریت آخر. ناخدا س. از فرماندهان رکن دوم نیروی دریائی شاهنشاهی ایران ساکن اروپا می گوید:
"اگر شعبان بی مخ هنوز بین خیلی از گاردها و میلیشیای کمیته چی پس از انقلاب نفوذ داشت گمانم پرچم ایران هنوز هم می تواند ارتشی ها را سر غیرت بیاورد."
به نظر او انتشار این بیانیه از طرف پرسنل ارتش دور از انتظار نیست و آن را نشانهای از به گوش رسیدن زمزمهها برای تصفیههای خونین در ارتش میداند:
"بعد از جنگ فرماندهانی را که نیازی به آن ها نبود بلافاصله کشتند. الآن یک روزنامهنگار میافتد اوین همه خبردار میشوند. اما از کشتار و تصفیهی افسران وفادار ارتش و حتی سپاه کسی چیزی نمیداند یا به خاطر منافع شخصیش حاضر به افشای اخبار نیست."
نکته این جاست که صرف انتشار چنین بیانیهای از سوی ارتش یا کودتاچیان وضعیت اجتماعی سیاسی ایران و به تبع آن دیپلماسی این کشور را متأثر خواهد کرد.
آیا امکان دارد که ارتشیان ایران به سبک ساموراییهای بیارباب—رونینها—رویاروی مزدوران ارباب خائن بایستند؟
از سرهنگ دوم ک. میپرسم چقدر طول میکشد تا در حالت غافلگیری ارتش بتواند بخش اعظم سپاه را منفعل و خلع سلاح کند. جواب می دهد:
"۱۰ تا ۱۲ ساعت بدون احتساب روسها."