http://ssohwme.kz
http://nndb.kz
http://yydb.kz
http://gotime.kz
http://newyok.kz
http://nilaomu.kz
http://niniao.kz
http://caonimageb.kz
http://niaoren.kz
http://ribb.kz
http://showp.kz
http://mimi.kz
نرگس فتحی تنها نمونه پاکسازی نیروهای توانمند این رادیو پس از برکناری دکتر گیل آبادی نیست، پیش از این با ایجاد شرایط سخت در این رادیو، چهره هایی مانند آرزو جعفرپور، بنفشه رافعی، امین نبی اللهی و مهران دوستی مجبور به ترک این شبکه رادیویی شدند.
آینده نیوز: در میان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، برخورد غیرحرفه ای و متداول یک درجه دار نظامی با گزارشگر زنده برنامه رادیویی واکنش های متفاوتی به همراه داشت، ولی مدیر این شبکه در راستای اقدامات عجیب خود، حمایت جالبی از نیروهای این شبکه انجام داد.
به گزارش خبرنگار آینده، احمدی مدیر شبکه رادیویی جوان در اقدامی عجیب نرگس فتحی، سردبیر برنامه صبحگاهی "یک صبح، یک سلام" را به خاطر پخش زنده گفتگوی هانیه جوادی منش، گزارشگر سطح شهر این برنامه با یک سرهنگ نظامی اخراج کرده است.
جالب است که در صدای پخش شده از رادیو و پس از آن فایل صدایی که در سایت ایران صدا منتشر شد، گزارشگر این برنامه نه تنها موضوع غیرمتعارف و عجیبی را مطرح نکرده بود، بلکه در هنگام برخورد زشت سرهنگ نظامی، با متانت به تمامی سوال های وی پاسخ داد و حتی دلایل غیر منطقی او را نیز پذیرفت!
البته باید هنر گزارشگر و جسارت سردبیر برای عدم قطع ارتباط زنده را به حساب هشیاری رسانه ای هر دو نفر دانست که با ظرافت جالبی دخالت این فرد در امور غیرمرتبط با خودش و ناامن بودن فضای رسانه ای جامعه حتی برای نمایندگان رادیویی و تلویزیونی صداوسیما را براي مردم روشن كردند.
اما نکته جالب زمانی است که مدیر رادیو جوان به جای حمایت از مجموعه خود و تلاش برای پیگیری چنین حرکت غیرمتعارف و غیرحرفه ای، در راستای سیاست بر هم زدن تعادل و ابتکارهای نوین در رادیو جوان، این سردبیر شجاع را اخراج کرده است.
اخراج نرگس فتحی تنها نمونه پاکسازی نیروهای توانمند این رادیو پس از برکناری دکتر گیل آبادی نیست، پیش از این با ایجاد شرایط سخت در این رادیو، چهره هایی مانند آرزو جعفرپور، بنفشه رافعی، امین نبی اللهی و مهران دوستی مجبور به ترک این شبکه رادیویی شدند.
به نظر می رسد مدیر توانای رادیو جوان که پرشنونده ترین شبکه رادیویی داخلی را در کوتاهترین زمان ممکن به سطح یک رادیوی استانی کم شنونده ارتقا! داده، در تلاش زیادی برای تعدیل گسترده نیروهای خودساخته این شبکه رادیویی می باشد.
ماجرای گزارش پخش زنده رادیو جوان چه بود؟
موضوع از اینجا شروع شد که "هانیه جوادی منش" بنابر وظیفه خود با حضور در سطح شهر برای تهیه گزارش زنده صبحگاهی اقدام می کند.
وی در حالی که روی موضوع "ترک عادت" با عابران و جوانان صحبت می کرد، ناگهان با برخورد یک مقام نظامی که به نظر می رسد سرهنگ بود، مواجه می شود.
گفتار تحریک آمیز و غیر مودبانه مقام نظامی نه تنها گزارشگر رادیو جوان را عصبی نکرد، برعکس تعادل ذهنی خودش را به هم ریخت.
گزارشگر رادیو جوان در تلاش برای اثبات وابستگی به سازمان صداوسیما، سرهنگ مورد اشاره را به سمت خودرو دولتی رادیو جوان هدایت می کند و در آنجا کارت شناسایی خود را به وی نشان می دهد، اما از آنجا که سرهنگ معترض برخلاف وظیفه خود کارت رسمی شاغلان صداوسیما را نمی شناخت، حتی پای را فراتر گذاشت و گفت شما باید حکم ماموریت داشته باشید!
این اظهارات عجیب وی حتی راننده ماشین صداوسیما را هم دچار خنده و تمسخر کرد، چون هیچ یک از وابستگان خبری و تولیدی سازمان صداوسیما با حکم ماموریت به خیابان های شهر نمی روند و این حکم تنها برای ماموریت های شهرستانی و بین المللی است.
مقاومت گزارشگر جوان رادیو جوان موجب شد که سرهنگ مورد اشاره ثابت کند وظیفه ای در این زمینه ندارد و تنها به صرف لباس خود به برخورد با این نماینده رسانه ای اقدام کرده، از طرفی با برعکس شدن ماجرا به نفع گزارشگر سعی کرد با منت گذاشتن سوری از بازداشت!! وی منصرف شود و به سراغ کار خودش برود.
اما این جوادی منش بود که حاضر نبود از رفتار زشت و برخورد بد این مقام نظامی کوتاه بیاید و سعی کرد برای گرفتن دلیل چنین برخوردی از وی او را تا آخرین ثانیه حضورش همراهی کند.
گرچه تلاش گزارشگر برنامه "یک صبح، یک سلام" به نتیجه نرسید و این مقام نظامی جای جواب و حوزه وظیفه قانونی خود را بی پاسخ گذاشت، اما باید به جسارت رسانه ای نرگس فتحی سردبیر این برنامه آفرین گفت که به سلامت فعالیت همکار خودش اعتماد کامل داشت و حتی در ابتدا سعی کرد به کمک مجری وی را از درگیری لفظی با مقام نظامی منصرف کند، اما وقتی توهین ها و الفاظ نامناسب جناب سرهنگ را در مواجه با خبرنگار دختر رادیو جوان شنید، تصمیم گرفت میکروفن پخش زنده این برنامه را باز بگذارد تا گزارشگر به گفتگوی خودش با سرهنگ نظامی ادامه دهد!
پس از کردان، زاهدی و رحیمی، این بار مدرک دکترای علی سعید لو زیر سئوال رفت.
به گزارش سرویس سیاست سایت خبری رخداد، سعید لو ادعا کرده است که دکترای مدیریت استراتژیک خود را در سال ۱۳۸۲ از دانشگاه هارتفورد دریافت کرده است.
سایت خبری رخداد در طی مکاتبه ای با مسئولان دانشگاه هارتفورد امریکا از دروغ یکی دیگر از نزدیکان احمدی نژاد اگاه شد.
اقای کارول نویز که معاون نام نویسی این دانشگاه می باشد، در پاسخ به این ادعای معاون احمدی نژاد گفت: من در پی پیگیری پرونده های دانش اموختگان دانشگاه به هیچ شخصی به عنوان اقای سعیدلو برخورد نکردم و اساسا چنین شخصی در دانشگاه هارتفورد تحصیل نکرده است.
اقای کارول نویز در پایان گفت: این رفتار از سوی یک مقام دولتی دور از انتظار است و امیدوارم که ایشان هر چه زودتر تکذیبه ای در این مورد صادر کنند.
گفتنی است، سعیدلو که ادعا کرده است در سال ۸۲ مدرک دکترای خود را دریافت کرده است، در این سال سمت هایی چون مشاور رئیس کل دیوان عدالت اداری، معاون مالی و اداری شهرداری تهران را بر عهده داشته است.
به گزارش منابع خبری ایران روز پنجشنبه هفته گذشته 24 نفر به طور همزمان در زندان رجایی شهر کرج به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام شده اند.
نه تنها هویت این افراد فاش نشده بلکه خبر اعدام آنها نیز ظاهرا پس از گذشت پنج روز از زمان اجرای حکم اعلام شده است.
خودتون ببینید. تو این اوضاع روحتون رو جلا میده. گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو برو// شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو// از پی ديدن رخت همچو صبا فتاده ام// خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو// ميرود از فراق تو خون دل از دو ديده ام// دجله به دجله يم به يم چشمه به چشمه جو به جو// دور دهان تنگ تو عارض عنبرين خطت// غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو// ابرو و چشم و خال تو صيد نموده مرغ دل// طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو// مهر تو را دل حزين بافته بر قماش جان// رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو// در دل خويش "طاهره" گشت و نديد جز تو را// صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو
راستی چرا عکس را اینطوری کرده اند ؟ یعنی میخواسته اند به ا.ن تقدس بدهند ! یا او را ..........چه میدانم! آدم از کار این جماعت انگشت به دهان میماند.
عکس زیر مربوط به صبح امروز دیروز ۱۳ مرداد است و لحظهی دیدهبوسی رئیس دولت کودتا با سلطان قابوس را نشان میدهد. مسئولان دولت کودتا ادعا کرده بودند که احمدینژاد در روز نکبت به خاطر سرماخوردگیاش دست و صورت خامنه ای را نبوسیده بود، اما ظاهرا احمدینژاد فقط برای خامنه ای مریض بوده و یا آنکه ارادتش به سلطان قابوس بیشتر است!!